افغان-اوکراینیها؛'به گونهای ترک میکنم که روزی برگردم'

نویسنده: پروفسور مگنوس مارسدن
تهاجم روسیه به اوکراین زندگی جمعیتهای مهاجر در این کشور از جمله افغانها را بهمریخته و بر اقتصاد کشورهای مبدا آنها هم تاثیر میگذارد.
در روزهای اخیر دانشجویان آسیایی و آفریقایی که پس از آغاز جنگ از شهرهای اوکراین فرار میکنند، در کانون توجه رسانههای جهانی قرار گرفتهاند. وضعیت این دانشجویان اهمیت دانشگاههای اوکراینی را برای کشورهای جنوب جهان نیز نشان میدهد. تهاجم روسیه به اوکراین منجر به جابجایی جمعیت مهاجر و پناهنده در این کشور شده است. این جنگ پیامدهای مهمی برای آنها، برای شهرهای اوکراینی که در آن زندگی میکردند و برای کشورهای مبدا خود آنها خواهد داشت.
در بیش از سی سال، حدود ۳۰۰۰ افغان ساکن بندر اودسا اوکراین، در دریای سیاه بودهاند. افغانها نقش محوری در رونق تجارت کالا میان اوکراین، چین، روسیه و افغانستان داشتهاند. افغانهای اودسا تابعیت اوکراینی گرفتهاند، با زنان محلی ازدواج کردند و فرزندانشان در این شهر بزرگ شدهاند. خانوادههای بسیاری در ساخت و ساز شهری و کلبههای روستایی با سودآوری دشوار ، و مهمتر از همه، در تربیت و آموزش فرزندانشان سرمایهگذاری کردهاند. جامعه مهاجر افغان مقیم اوکراین در روندهای فرهنگی و سیاسی افغانستان نیز فعال بودند. فعالان آنها برنامههای سیاسی و فرهنگی به راه میانداختند که افغانهای دیگر مقیم در محیطهای تحت کنترل فدراسیون روسیه، جمهوریهای آسیای میانه و چین آرزوی آن را داشتند. تاجران افغان در اودسا نقش مهمی در اقتصاد افغانستان داشتند. آنها مواد غذایی از اوکراین صادر میکردند - به ویژه روغن آفتابگردان، آرد و شیرینی. به اعضای خانواده خود در افغانستان پول حواله میکردند و در مواقع ضروری کمکهای خیریه به افغانستان ارسال میکردند.
اهمیت اوکراین برای افغانستان و سایر کشورهای جهان در جنوب از دوران شوروی و پیامدهای گستردهتر جنگ سرد ناشی شد. در دوران اتحاد جماهیر شوروی، صدها هزار دانشجوی کشورهای کمونیستی و غیرمتعهد - از ویتنام تا کنگو، هند تا افغانستان، سوریه و یمن - در سراسر شوروی، از جمله در اوکراین تحصیل میکردند.
پس از پایان جنگ سرد خیلی از دانشجویان خارجی که در اوکراین تحصیل کردند، بازگشت به کشورهای خود را دشوار میدیدند. در سال ۱۹۹۲، درگیریهای قومی-زبانی و ظهور دولتهای اسلامگرای تندرو در مناطق وسیعی در سراسر آسیا و فراتر از آن، به این معنا بود که گروههای تندرو مسلح، آنهایی را که در شوروی آموزش دیده و کمک مالی دریافت کرده بودند، مشکوک میدیدند. آخرین دوره دانشجویان در اتحاد جماهیر شوروی که امکان بازگشت به خانه خود را نداشتند، باقی ماندند. دانشجویان نسلهای قبلی هم از خشونت در کشورهای خود گریخته و به شهرهای اوکراینی که زمانی در آنها تحصیل کرده بودند و خاطرات خوشی داشتند، بازگشتند.
- 'از کابل فرار کردم ولی جنگ تا کییف دنبالم کرد'
- جنگ اوکراین؛ ایجاد 'لژیون افغان' در ارتش آمریکا عملی است؟
- عکسهای قبل و بعد از حملات روسیه به شهرهای اوکراین
تغییر اقتصاد اوکراین به سمت بازار آزاد فرصتهای تازهای را ایجاد کرد که هم برای این دانشجویان و هم برای خود این کشور مفید بود. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، نظام اقتصادی جدیدی در اوکراین ظهور کرد: در بازارهای گسترده کالاهای وارداتی از آسیا را میفروختند. جمعیتهای خارجی با ایجاد شبکه کسبوکار قومی نقش فزایندهای در تجارت با جاهای دور ایفا کردند، تشکلهای شبهمافیایی، تجارت غیررسمی گستردهای را به راه انداختند.
دانشجویان آسیایی در رونق بازارهای خرید و فروش کالاهای وارداتی نقش اساسی داشتند. برای مثال، شهروندان افغانستان مدتها در کار تجارت به جاهای راه دور مشغول بودند. حتی در دوره شوروی، افغانها پارچه از هند و هنگکنگ به شوروی میآوردند و در تعطیلات با قوریهای فلزی قیمتی برای فروش در کابل به خانه باز میگشتند. آنها مهارتهای تجاری خود را زمانی به اوکراین آوردند که این کشور بیشترین نیاز را به آنها داشت.
افغانهای ساکن در اوکراین با هموطنان خود در سراسر آسیا که به دلیل جنگ در افغانستان در این کشورها پراکنده شده بودند، در ارتباط بودند. در نتیجه، میتوانستند با طرفهای مورد اعتماد خود کار کنند، کالاهای تولیدی خارجی - از پنبه پاکستانی گرفته تا لوازم الکترونیکی چینی - را به سادگی به اوکراین وارد کنند. علاوه بر این، انعطافپذیری فرهنگی و مهارت زبانی گستردهای که در دوران دانشجویی خود کسب کرده بودند، به این معنی بود که آنها به خوبی میتوانستند به عنوان واسطه فرهنگی بین طرفهای چندگانه آسیایی با اوکراین کار کنند. این طرفها در ابتدا شامل تایوان، ترکیه، امارات متحده عربی و کره جنوبی بود. در دهه ۲۰۱۰، چین مقصد بیشتر بازرگانان ساکن اوکراین بود که برای تهیه کالا به آنجا سفر میکردند.
افغانهای اوکراین با آموختن روسی و اوکراینی، جوانان خود را تشویق میکردند که زبانهای مندرین و کانتونی چینی را بیاموزند. چندین افغان- اوکراینی به صورت نیمه دائم در چین اقامت داشتند، کالاها را برای شرکای تجاری در اوکراین و افغانستان میفرستادند و به طور فزایندهای، مواد غذایی اوکراینی را به چین وارد میکردند.
تاجران افغانستان، اوکراین را فقط کشوری برای پناه گرفتن نمیدیدند. به عنوان جایی میدیدند که برای سرمایه گذاری و ساختن یک زندگی خوب مناسب بود. این موضوع برای متخصصان و تاجران در کشورهای حوزه دریای سیاه، به ویژه ترکیه نیز صادق بود. موجهای تازه کارآفرینان با آرزوی کسب درآمد و زندگی خوب نیز به این جمعیت مرفه ساکنشده در اوکراین پیوستند.
البته همه چیز مثل قایق سواری ساده نبوده. کارهای تجارتی غیر رسمی که افغانها میکردند و وضعیت اقامتی نامطمئن بیشترشان، آنها را گهگاهی با پلیس مواجه میساخت. با این وجود، سختکوشی، هوش تجاری و فرهنگی، به افغانها و کسانی دیگر امکان رشد به ویژه در شهرهای بزرگ -کییف، اودسا و خارکیف - که از نظر فرهنگی متنوع و از نظر سیاسی بازند- داد.
جنگ در اوکراین کار و موجودیت جمعیتهای متحرک و متنوع فرهنگی را که زندگی موفق، ارزشمند و معناداری را در شهرهای این کشور ایجاد کردهاند، از بین برده است. در هرج و مرج فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آنها از کشورهای خود فرار کرده بودند، در زمانی پرآشوب برای درآمد و در نهایت ایجاد خانواده و کسب جایگاه اجتماعی و احترام به عنوان تاجر و مشارکت در زندگی مدنی در هر دو کشور اوکراین و کشور خود تلاش میکردند.
سی سال بعد، جنگ این خانوادهها را از کشوری که خانه خود ساخته بودند و به شیوههای مختلف به آن کمک کرده بودند، جابجا کرده است. این روند نه تنها شهرهای اوکراین را تحت تأثیر قرار خواهد داد، بلکه پیامدهای جدی و فوری بر تجارت مواد غذایی چندین کشور، از جمله افغانستان دارد که میلیونها نفر با قحطی مواجهاند.
تعهد این مردم به اوکراین با وجود این شرایط مشهود است. یکی از دوستان من از ولایات مرکزی افغانستان که برای اولین بار در سال ۱۹۹۰ در سن ۱۸ سالگی به اوکراین رفته بود، در ۲۸ فبروری ۲۰۲۲ ساعاتی قبل از اینکه با همسر و دو فرزند کوچکش وارد مولداوی شود، به من گفت: "من در اوکراین بزرگ شدم. دوستاش دارم. من از این کشور به این خاطر خارج میشوم که همسرم و دو فرزند کوچکمان نمیتوانند تنهایی زندگی کنند. با این حال، اوکراین را به گونهای ترک میکنم که روزی بتوانم برگردم."
متن اصلی این مقاله در وبسایت بیبیسی فارسی منتشر شده است، برای مشاهده این متن به لینک مراجعه کنید.
مگنوس مرسدن، استاد مردم شناسی و مدیر مرکز آسیا در دانشگاه ساسکس و مشاور ارشد علمی انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان. جدیدترین کتاب او فراتر از جاده های ابریشم: تجارت، تحرک و ژئوپلیتیک در سراسر اوراسیا (کمبریج، ۲۰۲۱).
پژوهشگران، متخصصین و دانشگاهیانی که علاقمند به نشر مقالات علمی خود در مورد مسائل استراتژیک افغانستان، منطقه و جهان در این صفحه میباشند، میتوانند از طریق این ایمیل با ما در تماس شوند: opinions@aiss.af
این مقاله بازتاب دهندۀ دیدگاههای رسمی انستیتوت نمیباشد.