سیاست و دیدگاه جمهوری تاجیکستان در مسئله افغانستان


متن سخنرانی دکتر عبدالله حکیم راهنما در هفتمین کنفرانس بین‌المللی گفتگوی امنیتی هرات

مسئله‌ی افغانستان چیست؟ مهمترین خصوصیت بحران افغانستان این است که زمینه‌ها، ماهیت، عوامل، خصوصیات و اندازه‌ی آن از سطح و جغرافیای افغانستان فراتر می‌باشد، از این رو ما در زیر مفهوم «مسئله‎ی افغانستان» مسایل و موضوعات زیر را می‌گنجانیم:

سطح داخلی: بحران افغانستان زمینه‌های عمیق داخلی خود را دارد که بدون شناخت آنها درک ماهیت «مسئله‌ی افغانستان» غیرممکن است.

سطح منطقه‌ای: واقعیت ده‌های گذشته نشان می‌دهد که بیشتر همسایه‌های منطقه‌ای افغانستان به بحران این کشور تاثیرگذار بوده است، هریکی سیاست منافع معین خود را پیگیری می‌نماید.

سطح بزرگ جیوپولیتیکی و بین‌المللی: بحران افغانستان امروز به صحنه‌ی رویاروئی منافع قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای و جهانی تبدیل شده است، در این روند افغانستان همچنین راه نزدیکی به حوزه‌های نفوذ قدرت‌های دیگر معنای نو پیدا می‌کند.

جنبه‌ی اقتصادی و انرژی: در متن این بحران پیچیده‌ی عصر مبارزه‌ی عمیق دیگر جریان دارد که هدف آن دستیابی به منابع سرشار ثروت‌های طبیعی و انرژی افغانستان وکشورهای آسیای مرکزی و نظارت راه‌های بزرگ ترانزیتی در منطقه می‌باشد.

جنبه‌ی ایدئولوژی: از داخل مسئله‌ی افغانستان یک خط سرخ ایدئولوژی و عقیده‌وی نیز می‌گذرد که آن رویاروئی چند جهان‌بینی و حتی چند فهمی اسلام را در بردارد.

جنبه‌ی قومی و فرهنگی: در دو ده‌سال آخر، در بحران افغانستان نبردهای قومی، مذهبی و فرهنگی ماهیت جدی گرفته اند.

جبنه‌ی امنیتی: ادامه‌یافتن بحران طولانی و بزرگ افغانستان به وضع امنیتی تمام همسایه‌های آن در آسیای مرکزی و آسیای جنبوی، بلکه بسیار وسیع‌تر از آن تاثیر مستقیم می‌گذارد. خصوصا، باقی‌ماندن زمینه‌ها و پای‌گاه‌های متشکل از حرکت‌های افراط‌گرا در این کشور، نا امنی را در افغانستان به یک منبع دائمی تهدید به امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی تبدیل کرده است.

مجموعه‌ی این مسایل درهم‌بستگی بحران فراگیری را بنام «مسئله‌ی افغانستان» تشکیل می‌نماید. یعنی «مسئله‌ی افغانستان» قریه‌ی بزرگ مناسبت‌های بین‌المللی و صحنه‌ی برخورد منافع و سیاست‌های منطقه‌ای و جهانی بوده، ماهیت و اهمیت آن از سطح افغانستان بسیار فراتر می‌باشد.

تاثیر بحران افغانستان به وضع آسیای مرکزی

بحران طولانی در افغانستان، آسیای مرکزی را جزء جدی روندهای وسیع بین‌المللی ساخته است، تاریخ جایگاه سیاسی و امنیتی آسیای مرکزی در سیاست بین‌المللی کاملا دیگر نموده است. البته آسیای مرکزی بنابر اهمیت جیوپولیتیکی، اقتصادی و انرژیتیکی خود منطقه‌ی مهم بوده است، ولی به منطقه‌ی «کنار بحران» تبدیل شده است، همچون عامل جدی علاوه بر اهمیت سیاسی و امنیتی آن را بالاتر برده است.

این بحران کشورهای منطقه، خصوصا سه کشور هم مرز را مجبور کرده است که در سیاست داخلی خود مسئله‌ی تامین امنیت را در درجه‌ی اول بگذارند و «سیاست امنیتی» یا سیاست امنیت‌محور را پیش بگیرند.

در وضع تشنج دائمی امنیتی قرار داشتن، بسیاری فرصت‌های توجه به رشد مسئله‌های رشد اجتماعی و اقتصادی در کشورهای ذکرشده را از بین برده است. علاوه براین، بسته‌بودن جنوب نیز مایه‌ی جدی تطبیق بسیاری از طرح‌های رشد اقتصادی و ارتباطی این کشورها گشته است. همین‌طور، هر روز ادامه‌ی بحران در افغانستان برای آسیای مرکزی ملیاردها دالر امریکائی ضیان می‌آورد.

بحران افغانستان به روندهای کشورهای آسیای مرکزی تاثیر منفی گذاشته است، باعث هراس دائمی از بعضی ارزش‌های اصلی و تمدنی خود گشته است. این وضعیت را می‌توان در مثال مناسبت-حکومت‌های این کشورها با عامل دینی مشاهده نمود. از سبب آن که در افکار سیاسی و اجتماعی کشورهای آسیای مرکزی عامل دینی در قضیه‌ی افغانستان همچون عامل نزاع و اختلاف شناخته می‌شود، حکومت‌های منطقه همیشه از جدی‌شدن نقش این عامل در کشورهای خود احتیاط می‌کنند، بحران افغانستان باعث گردیده است تا کشورهای آسیای مرکزی ناگزیر در سیاست خارجی خود به سمت شمال خویش میل پیدا کنند. همین‌طور، بحران افغانستان مانع پیوند واقعی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ارتباطی کشورهای آسیای مرکزی با جنوب گردیده است.

سیاست جمهوری تاجیکستان:

موقع رسمی جمهوری تاجیکستان در این سمت از جمله در مجموعه‌ی سخنرانی‌ها، پیشنهاها و اقدامات دائمی رهبریت عالی کشور در مسئله‌ی افغانستان به طور واضح افاده شده است. سمت‌های اساسی سیاست دولتی جمهوری تاجیکستان چنین است:

1. همسایگی واقع‌بینانه:

جمهوری تاجیکستان با افغانستان بیش از 1334 کیلومتر مرز مشترک دارد که تمام خط مرزهای جنوبی تاجیکستان را دربر می‌گیرد. البته، واقعیت این است که امروز در شرایط ادامه‌ی بی‌ثباتی در افغانستان، حضور نیروهای نظامی خارجی، موجودیت گروه‌های افراطی، فعالیت وسیع شبکه‌های بین‌المللی مواد مخدر، نابرابری شدید رشد مناطق نزدیک به سرحد، داشتن مرزهای امن را امکان ناپذیر می‌کند. اما چون همسایگی دو کشور یک واقعیت دائمی و طولانی است، در آینده و در نهایت به محض رسیدن به حالت مرزهای امن، می‌تواند منفعت واقعی دوجانب را تامین کند.

2. حمایت از وحدت افغانستان صاحب اختیار:

جانب‌داری قطعی از وحدت و استقلالیت افغانستان همیشه در صدر سیاست خارجی جمهوری تاجیکستان قرار دارد، یعنی تاجیکستان همیشه جانب‌دار دیدن افغانستان متحد، یگانه، صاحب استقلال ودارای دولت مرکزی قوی بوده، از هیچ‌گونه طرح‌ها، پیشنهادها و ایدئولوژی‌های که تقسیم افغانستان و یا شکست یک‌پارچگی این کشور را پیشبینی می‌کنند، حمایت نمی‌کنند.

3. ضرورت توافق منطقه‌ای و بین‌المللی:

این اصل سیاست خارجی تاجیکستان از نگاه واقع‌بینانه به ماهیت بحران افغانستان بر می‌آید. زیرا طوری که ذکر شد، مسئله‌ی افغانستان، ماهیتا فراتر از مرزهای این کشور بوده، برای رسیدن به حل آن باید علاوه بر توافق ملی، در این موضوع توافق سطح منطقه‌وی و بین‌المللی نیز حاصل شود، یعنی تا زمانی که همسایه‌های منطقه‌وی و قدرت‌های جهانی در افغانستان فقط در پی تامین منافع خود و یا ضربه‌زدن به منافع رقیب منطقه‌وی و جیوپالیتیکی خود باشند، احتمال برقراری صلح در این کشور ضعیف باقی می‌ماند.

4. خودداری از سیاست ایدئولوژی، قومی و محلی:

سیاست جمهوری تاجیکستان در قبال افغانستان ماهیت ایدئولوژی، قومی، حزبی، مذهبی و محلی ندارد، تاجیکستان در افغانستان از هیچ نیرو یا گروه جداگانه‌ی ایدئولوژی، قومی، حزبی، مذهبی و محلی حمایت نمی‌کند. یگانه‌ی مرجعی که تاجیکستان آن را هم‌چون نماینده‌ی کامل حقوقی افغانستان به رسمیت می‌شناسد و با آن هم‌کاری می‌کند، حکومت مرکزی افغانستان است. همین‌طور جمهوری تاجیکستان از تمام کشورهای دور و نزدیک این قضیه انتظار دارد که در مسئله‌ی افغانستان چنین موضع داشته باشند.

5. افغانستان شریک امنیتی:

تاجیکستان افغانستان را از مهمترین شریکان خود در مبارزه با افراط گرایی و تروریزم می‌داند، افغانستان نه سرزمین افراط‌گرائی و تروریزم، بلکه خود یکی از قربانیان این پدیده نیز می‌باشد. دولت افغانستان عملا در صف اول مبارزه با افراط‌گرائی و تروریزم قرار داشته، در این مبارزه علاوه بر خرج امکانیت‌های وسیع‎تر مالی و فنی، سالانه ده‌ها هزار انسان قربانی می‌دهد.
البته، نباید فراموش کرد که تنظیم‌ها و گروه‌های دهشت‌انگیز در مورد افغانستان، اکثرا هدف‌های دیگر سیاسی و جیوپولیتکی نیز دارند، در این مسئله بسیار مهم است که همسایه‌های شمالی افغانستان، از جمله تاجیکستان به دام این تنظیم‌ها نیفتد و در سیاست‌گزاری خود در قبال افغانستان، از همین منطق استفاده ببرند. در عین زمان، موجودیت گروه‌های مخالفین حکومت‌های فعلی آسیای مرکزی در داخل این نیروها نشان می‌دهد که در صورت تغییر وضعیت، حد اقل، این گروه‌ها که پیش از همه از شهروندان خود کشورهای آسیای مرکزی تشکیل شده‌اند، با جرئت و قدرت بسیار بیشتر به خاک‌های کشورهای منطقه رخنه خواهند زد، طبیعی است که این گروه‌ها حد اقل در کوتاه مدت و میان مدت از کمک جدی حامیان خارجی خود برخوردار خواهند بود. این حالت می‌تواند وضعیت سیاسی و امنیتی کشورهای آسیای مرکزی را نیز کاملا تغییر دهد.

6. افضلیت احیای اقتصادی اجتماعی افغانستان

از نظر تاجیکستان، یکی از راه‌های به اعتدال‌آمدن وضعیت افغانستان، توجه جدی به حل مسئله‌های اجتماعی و اقتصادی این کشور است. ماهیت اساسی این سمت سیاست خارجی تاجیکستان را می‌توان همچون تاکید بر «بشری نمودن مسئله‌ی افغانستان» شرح نمود.

عبدالله حکیم رهنما، رئیس بخش تجزیه و تحلیل و پیش بینی سیاست خارجی، مرکز تحقیقات استراتژیک زیر نظر ریاست جمهوری تاجیکستان است.

 

پژوهشگران، متخصصین و دانشگاهیانی که علاقمند به نشر مقالات علمی خود در مورد مسائل استراتژیک افغانستان، منطقه و جهان در این صفحه می‌باشند، می‌توانند از طریق ایمیل زیر با ما در تماس شوند:opinions@aiss.af
این مقاله بازتاب دهندۀ دیدگاه‌های رسمی انستیتوت نمی‌باشد.



Comments