آیا هریرود خواهد مرد؟
نویسنده: عبدالبصیر عظیمی
حوزهی هریرود چهارمین حوزهی پر تنش آبی جهان تنها در طی سه دهه اخیر ۵۰ فیصد از آب آن کاهش یافته است و مطابق شاخص جهانی «فالکن مارک» با سرانه آب سالانه ۴۰۷ مترمکعب تحت تنش آبی شدید قراردارد. تازهترین پژوهش انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان نشان میدهد تغییرات اقلیمی، خشکسالیهای پیاپی، رشد سریع جمعیت و بیجاشدهگان داخلی و همچنین استفاده بیرویه از آب بزرگترین تهدید برای تمدن چند هزار ساله هریوانشینان میباشد.
در مراسم رونمایی از پژوهش «هریرود» توسط این انستیتوت، نجیبآقا فهیم وزیر دولت در امور رسیدهگی به حوادث طبیعی بیان کرد: «تنها حدود چهار صد هزار تن در ولایات غربی افغانستان در نتیجه خشکسالیهای اخیر از قریههایشان بیجا شدهاند.»
همچنین آقای سید علی حسینی نویسنده پژوهش متذکره بیان کرد: «رودخانه هریرود غربیترین رودخانه کشور با سرچشمه گرفتن از مناطق کوهستانی مرکز کشور و عبور از ولایت غور و هرات سرانجام با تشکیل مرز افغانستان و ایران وارد ترکمنستان میشود. از تمام مساحت حوزهی آبی که به رودخانه هریرود میریزد تنها ۳۵ فیصد در داخل افغانستان است و قسمتهای عمده این حوزهی آبریز مشترک در کشور ایران (۴۴ فیصد) و ترکمنستان (۲۱ فیصد) میباشد.»
پژوهش این انستیتوت نشان میدهد که تنها ایران در چند سال اخیر ۲۸ بند در حوزه مشترک هریرود که در داخل ایران از آن به عنوان حوزه قرهقوم یاد میشود، ساخته و همچنین اعمار چندین بند جدید در مرحله مطالعاتی قرار دارد. در نتیجه، تمام آب حوزه مشترک ایران که قبلاً به صورت طبیعی وارد رودخانهی هریرود میشد، کاملا مهار شده که اثرات منفی زیست محیطی در مناطق نزدیک به مرز در داخل افغانستان خصوصا بالای تالابها و نمکسارهای طبیعی ایجاد کرده است.
افغانستان به خاطر چهار دهه جنگ داخلی، نا امنی و کمبود منابع تمویل نتوانسته بندها را برای کنترول و مدیریت آبها اعمار کند و حدوداً ۷۰ فیصد آبهای جاری در حال حاضر از کشور خارج میشود. در حوزهی هریرود صرفا بند سلما آن هم با کمک کشور هند اخیرا تکمیل و وارد مرحله بهرهبرداری شد و تنها یک بند دیگر به نام پاشدان در حوزه دریایی هریرود در مراحل ساخت قراردارد. با این حال مقامات بعضی از کشورهای همسایه بارها از پروژههای بندسازی در داخل افغانستان انتقاد و به صورت غیر مستقیم از کاربرد اهرمهای فشار برای مقابله سخن گفتهاند.
پژوهش این انستیتوت بر اساس مطالعات تاریخی نشان میدهد که استفاده کنندهگان اصلی آب رودخانهی هریرود ساکنین هرات بودهاند و صرفا در زمان سیلابها آب اضافی از کشور خارج میشده است. از همین رو است که هرات دارای شبکههای گسترده از کانالهای و جویهای آبیاری تاریخی است که از آن به عنوان بلوکها یاد شده و تا حال از آن استفاده صورت میگیرد. استفادهی تاریخی از آب در طی قرنهای گذشته اساس تقسیمات آب حوزههای آبریز مشترک بین کشورها را رقم میزند.
زراعت ستون فقرات و محرک اصلی اقتصاد افغانستان را تشکیل میدهد. بنا بر این آب لازمهی توسعه و انکشاف مناطق غربی با زمینهای هموار افغانستان میباشد. امنیت نسبی و فرهنگ توسعه در مناطق غربی افغانستان در ۱۸ سال گذشته باعث رشد جمعیت، مهاجرتهای داخلی و جذب سرمایه گذاریها به این مناطق شده که همه اینها نیازمندی به آب زیادتر را نشان میدهد. از طرف دیگر تغییرات اقلیم و خشکسالیهای شدید پیاپی باعث کاهش چشمگیر نه تنها آب رودخانهی هریرود شده بلکه سطح سفرههای آبهای زیرزمینی به شدت کاهش داده است.
شرایط آبی نه تنها در غرب افغانستان بحرانی است بلکه در سطح منطقه بزرگترین چالش موجود میباشد. از همین رو دستگاه دیپلماسی کشورهای همسایه برای سهمخواهی از آبهای افغانستان هر روز فعالتر میشود. دیپلماسی که گاهی زبان تهدید به خود میگیرد و گاهی با بستههای اقتصادی-تشویقی تلاش برای انعقاد عجولانه تفاهمنامههای تقسیم آب به صورت غیر معقول و غیر منصفانه به ضرر افغانستان میباشند.
مذاکرات آبهای مرزی نمیتواند فقط روی حوزهی دریایی هریرود داخل افغانستان صورت گیرد و باید هر سه کشور افغانستان، ایران و ترکمنستان روی تمام حوزهی مشترک داخل هر سه کشور مذاکرات داشته باشند که لازمه آن تبادل آمار و ارقام هایدرولوژی میباشد که احتمالاً سهم افغانستان از آب موجود در ۴۴ فیصد حوزه آبریز مشترک داخل ایران (قره قوم) کمتر از سهم این کشور نخواهد بود.
افغانستان بیشتر به مذاکرات تحمیلی آب توسط کشورهای همسایه خواسته میشود تا با استفاده از فشارهایی از قبیل اخراج سریع و دسته جمعی مهاجرین، محدود کردن دسترسی به بندرهای آزاد برای افغانستان محاط به خشکه و … تفاهمنامههای یکجانبه امضاء شود. تفاهمنامههایی که حتا در صورت امضاء شدن، نمیتوانند پایدار و جنبه تطبیقی داشته باشند. چطور میتوان تصور کرد که آب در بستر رودخانهی هریرود به سمت کشور همسایه جریان داشته باشد حال آن که ساکنین این دیار تشنه و زمینهای زراعتیشان بیآب باشند.
تمدن و بقای هریوانشینان بیشتر از هر چیز دیگر این روزها وابسته به مقدار آبی دارد که در بستر نیمه جان هریرود جریان دارد. تنها اگر همین خشکسالیهای پیاپی ادامه پیدا کند این جغرافیا خود به سمت مرگ تدریجی پیش خواهد رفت. بنا بر این در چنین شرایطی بحران کمبود آب ایجاب میکند اگر مذاکرهای صورت میگیرد آمادهگی تخنیکی، حقوقی و دیپلماتیک برای آن اتخاذ شود و بر اساس احترام متقابل، استفاده معقول و منصفانه از آب، از موضع برابر در زمان و شرایط مناسب روی تمام حوزهی مشترک داخل هر سه کشور صورت گیرد و پیشنهاد میشود از نمونهی موفق معاهدهی هلمند استفاده شود.
این نوشته ابتدا در روزنامه هشتصبح در تاریخ شنبه، ۴ حوت/اسفند ۱۳۹۷ منتشر شده است.
عبدالبصیر عظیمی، پژوهشگر مهمان انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان و معین سابق وزارت انرژی و آب.
پژوهشگران، متخصصین و دانشگاهیانی که علاقمند به نشر مقالات علمی خود در مورد مسائل استراتژیک افغانستان، منطقه و جهان در این صفحه میباشند، میتوانند از طریق این ایمیل با ما در تماس شوند:opinions@aiss.af
این مقاله بازتاب دهندۀ دیدگاههای رسمی انستیتوت نمیباشد