همه چیز در مورد کرونا؛ برداشت‌های امروز و فرضیه‌های فردا


نویسنده: عبدالمعین معین

کرونا به عنوان یک بیماری جهانی توانست در مدت چند ماه بشر را به انزوا ببرد و جهان را با مشکلات عمیق ساختاری مواجه سازد. رویکرد تهاجمی این ویروس توانسته در اکثر ممالک از انسان قربانی بگیرد و او را وادار کند تا به الزامات عقلی و تجربی توجه بیشتری داشته باشد.

زمانی که این ویروس در چین رو به شیوع گذاشت؛ برداشت می‌شد برای کاهش جمعیت چین ساخته شده است و انتقام‌گیری آن محدود به مرزهای ملی باشد و هیچ تهدیدی به سایر نقاط جهان نخواهد بود. دیری نگذشت که این ویروس مرزهای سفت و سخت چین را شکست و به تمام جهان سیر تهاجمی خود را آغاز کرد. چندی بعد دیده شد که برخی کشورهای اروپایی در یک رویارویی ناکام با این ویروس، هزاران شهروند خود را روزانه از دست می‌دهند. همین‌طور که این کشورها راهِ مقاومت در برابر کرونا را در پیش گرفتند؛ امریکا نیز با تست «کویت نوزده» رئیس جمهور ترامپ، وارد اقدامات جدی گردید و پول‌های هنگفتی را برای مبارزه با این مرض وارد سیستم مالی کشور ساخت.

حالا نیز دیده می‌شود که ایالات متحده امریکا به تناسب چین و کشورهای اروپایی نظیر ایتالیا و اسپانیا، رکوردِ مصاب‌شدگان به ویروس کرونا را شکسته است و ترس و وحشت نیز ذهنیت عمومی جامعه امریکایی را احتوا کرده است. در این نوشته به سه برداست سیاسی، علمی و دینی در مورد شیوع بیماری کرونا اشاره شده است و سپس به صورت کلی و با روش تحلیلی به مقایسه دو فرضیه اعتقادی و انتقادی در مورد دنیای پس از کرونا پرداخته شده است. قابل ذکر است که این مقاله با اجتناب از هر نوع ارزش‌گذاری در مورد فرضیه‌ها با نتیجه‌گیری غیر قطعی پایان می‌یابد.

پیدایش کرونا و روایت های مختلف

در کنار پرسش‌های علمی در مورد پیدایش ویروس کووید-19، روایت‌های فرهنگی و دینی نیز شکل گرفته است و برخی از ادیان و مذاهب در این باره به اظهار نظرهای مختلفی پرداخته‌اند و سعی کرده‌اند تا به پرسش‌های پیش آمده پاسخ‌های شرعی ارائه دهند. در میان علمای اسلامی نیز نظریان گوناگونی وجود دارد. برخی ویروس کرونا را نظر به روایات به عنوان رحمت برای مسلمانان و عذاب برای کافران تلقی می‌کنند و معتقد اند که این بیماری به غیر مسلمانان آسیب می‌زند و برای جوامع اسلامی هیچ تهدیدی به شمار نمی‌رود. در اینجا به سه روایت (اتهامی، علمی و اعتقادی) به بحث می‌گیریم.

  1. برداشت سیاسی: در این روایت اعتقاد بر این است که این ویروس توسط کشورهای بزرگ ساخته شده است. از همین رو قدرت‌های بزرگ محل وجود و شیوع این بیماری را به یکدیگر نسبت می‌دهند. چین و ایران، امریکا را متهم می‌سازند. از جانبی دونالد ترامپ از کووید-19 به ویروس چینی یاد می‌کند. پُر واضح است که این اتهامات جنبه سیاسی دارد. برداشت غالب این است که این کشورها برای تسخیر بازارهای جهانی و فروش محصولات خود دست به ساخت این ویروس زده اند. از همین رو هر زمان که چین از ساخت واکسین و آزمایش‌های انجام شده به مردمش خبر می‌دهد؛ ایالات متحده و سازمان‌های جهانی تطبیق آن را ناکام می‌دانند. در هر صورت این روایت بیشتر جنبه اتهامی دارد و تا هنوز هیج گزارشی مبنی بر ساخت کرونا از جانب این کشورها تایید نشده است.

  2. برداشت علمی: در این روایت جهان از ویروس کووید-19 به بیماری طبیعی که محصول یک چرخش ژنیتیکی است یاد می‌کند و این بیماری را به عنوان خطر جدی طبیعت در برابر انسان می‌داند. این روایت بیشتر بر پایه تلاش‌های علمی محققان علوم پزشکی استوار است که امکان می‌رود مدت بیشتری را در بر بگیرد تا این تخقیقات به جمع‌بندی علمی دست پیدا کند. چنانچه تا هنوز در تمامی مصاحبه‌های علمی و پژوهشی ما شاهد ارائه معلومات جامع پزشکی که مورد اجماع جهانی باشد بر نخورده‌ایم. پژوهشگران علوم پزشکی بر این باور اند که این بیماری ساخته دست انسان نیست و محصول تعاملات بیولوژیکی است که از حیوانات به انسان سرایت کرده است. در این مورد از چند حیوان نیز به عنوان عامل انتقال این بیماری ذکر شده است. در همان روزهای نخست شیوع بیماری کرونا، این گفته هم شیوع پیدا کرد که عامل و ناقل این بیماری خفاش بوده است که به سرخط خبرهای جهان تبدیل شده بود. سپس بعدها نیز از نوعی موش و دیگر حیوانات یاد گردید که عامل انتقال این بیماری شده اند.

به هر صورت همه مردم جهان انتظار می‌کشند تا پژوهشگران علوم پزشکی هر چه زودتر بتوانند برای بهبودی این بیماری چاره ای را پیدا کنند. پزشکان از همان ابتدا بر رعایت ضوابط بهداشتی تاکید کردند و تنها راه مبارزه با این بیماری را بودن در خانه و رعایت دستورات پزشکی می‌دانند و معتقد اند که این بیماری با این روش می‌تواند مهار شود و همچنان در اکثر کشورهای توسعه یافته پژوهشگران در پی ساخت واکسین کرونا هستند.

  1. برداشت دینی: این روایت از متون دینی استنتاج می‌شود و سپس با شرایط فعلی قیاس می‌گردد که از نظر روشی دچار اختلاف است. بدین مفهوم که دین‌داران معتقد اند این بیماری از جانب خداوند است و باید از او طلب مساعدت کنیم تا هر چه زودتر این مصیبت را از ما دور سازد. در این روایت دعا و نیایش و تضرع در برابر خداوند یکی از روش‌های دفع و رفع این بیماری تصور می‌شود. در همان روزهای نخست شیوع این بیماری، دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا از مردم خواست تا به خاطر نجات از آن، دست به دعا شوند. همچنان نارندرا مودی نخست وزیر هند نیز از مردم خواست تا برای دفع این بیماری دعا کنند. در تمام کشورهای اسلامی از ابتدای شیوع کرونا تا به امروز مسلمانان به دعا و ثنا مشعول اند و از خداوند می‌خواهند تا این مصیبت را از سر مسلمانان دور کند. در روایت‌های اسلامی به آیات و احادیث استناد می‌شود و استدلال این است که این گونه مصیبت‌ها برای کافران عذاب و برای مسلمانان رحمت است و هر مسلمانی که بالاثر این گونه بیماری‌ها جان خود را از دست بدهد شهید به شمار می‌رود.

در این مقاله به صورت کلی به دنبال ارئه پاسخ به پرسش‌های اصلی و سپس به پیامدهای به جا مانده در جهانِ پس از کرونا نیز پرداخته شده است. دو فرضیه به صورت هم‌زمان قابل طرح است.

فرضیه اول: اعتقادی

جهان امروز پیچیده است و با حجمی از برساخت‌های مختلف روبروست. پر واضح است که جهان از اواسط قرن بیستم تا به امروز به تکامل علمی رسیده است و بشر را بیش از هر زمان شی گشته و از خود بیگانه ساخته است. با درک و مشاهده همه این پیشرفت‌های بشری، انسان امروز به سادگی نمی‌تواند از ارزش‌های بجا مانده دست بشوید و آنها را نادیده بگیرد. در جهان پس از کرونا از نقش نهادهای دینی در حوزه عمومی کاسته نمی‌شود؛ بلکه ارزش‌های دینی در ذهن بشر باز تولید خواهد شد؛ جهان پس از کرونا روی ارتباط انسان با نهاد دین تاثیرات منفی نخواهد گذاشت و بشر بیشتر از امروز به دین به عنوان پشتیبانه اخلاقی و معنوی تکیه خواهد زد. دلیل آن هم نوعی آنومی یا خلای عاطفی و بی اعتباری عقل و تجربه بشر است. به عبارتی فرض بر این است که انسان بیش از هر زمان بر ناتوانی خود پی می‌برد. سرخوردگی و افسردگی بشر ناشی از همین چیزهاست. در واقع عاطفه بشر آسیب دیده است و بیش از هر زمان نیازمند پناه گاه‌های اجتماعی و معنویت و الزامن معنویت دینی است. در این فرضیه دین بیشتر از گذشته انسان را به خود جذب خواهد کرد و نقش دین در همبستگی و تعاون در بین انسان‌ها پررنگ تر خواهد شد. نهادهای دینی وجاهت تاریخی خود را حفظ خواهند کرد. همچنان در جهان پس از کرونا خرد و دانش تجربی به ناتوانی خود اقرار خواهد کرد. زیرا دنیای تجربه گرایی به تنهایی پاسخ گوی نیازمندی‌های بشر نخواهد بود و قناعت باطنی بشر را حاصل نخواهند کرد.

فرضیه دوم: انتقادی

فرضیه دوم که در رقابت شدید با فرضیه نخست قرار دارد؛ باورمند است که فهم و آگاهی بشر او را بیشتر به خودش وابسته خواهد کرد و انسان پس از کرونا را در مسیر دین زدایی قرار خواهد گرفت. در این فرضیه باور برخی از منتقدین دینی این است که در گام نخست انسان وارد نظم جدیدی خواهد شد که همه چیز را باید از نو بیاموزد و خود را برای تغییر آماده سازد. نظمی که هانتینگتن آن را امری اجتناب ناپذیر دانست. درگام نحست انسان پس از کرونا با آغاز یک نظم نو روبرو خواهد شد؛ انسان پس از کرونا دیگر واقعیت‌های زندگی اش را در نهادهای دینی جستجو نخواهد کرد. در واقع عرضه خدمات دینی کم خواهد شد متقاضیان کمتری نیازمند این خدمات خواهند بود. ارزش و مدیریت زمان در دنیای پس از کرونا مجال عبادت را از بشر خواهد گرفت و از جانبی انسان با جهان پس از کرونا بیشتر از امروز به ضرورت و اهمیت علم به عنوان عامل نجات بخش بشر از بیماری‌ها پی خواهد برد. در این فرضیه حجم بیشتری از خرافات و اضافه ستانی‌های دینی از بین خواهد رفت و انسانِ پس از کرونا بیش از هر زمانی دیگر، دین را با خرد خویش تطبیق خواهد داد. به بیان دیگر جهان پسا کرونا به ارزش‌ها شک بیشتری خواهد کرد و بیش از گذشته پرسشگر خواهد بود. در جدول زیر به صورت مقایسه‌ای به سه شاخص عمده این دو فرضیه اشاره شده است که می‌توانید مشاهده کنید.

نتیجه‌گیری:

در این نوشته به این نتیجه می‌توان دست یافت که بشر در جهان پس از کرونا وارد نظم ناشناخته ای خواهد شد. جهان با شاخصه‌های واقعی‌تر همه چیز را اندازه‌گیری خواهد کرد و سرگردانی برای انسان برقراری ارتباط با دنیای نو، او را بیشتر تابع زمان خواهد ساخت. به عبارتی انسان در جهت تغییرات ساختاری و نهادی حرکت خواهد کرد و به ضرورت و اهمیت علم در زندگی عمومی اهمیت بیشتری قایل خواهد شد. از جانبی انسان در دنیای پس از کرونا، زندگی تکلیفی و اعتقادی اش را بیشتر در حوزه خصوصی مرور خواهد کرد. روش های سنتی دین داری دچار لرزش بنیادین خواهد شد. به بیان دیگر، انسان پس از کرونا، زندگی معنوی اش را با روش ها و الگوهای تازه پی ریزی خواهد کرد. قابل یادآوری است که در این نوشته با برداشت های امروز و فرضیه های فردا در مورد بیماری کرونا روبرو هستیم که هیچ پاسخ قطعی را نمی تواند برای مان ارئه کند.

 

عبدالمعین معین، مدرس دانشگاه در رشته‌های علوم سیاسی و جامعه شناسی است. وی در حال حاضر دانشجوی مقطع دکترا در رشتۀ مطالعات توسعه می‌باشد.

 

پژوهشگران، متخصصین و دانشگاهیانی که علاقمند به نشر مقالات علمی خود در مورد مسائل استراتژیک افغانستان، منطقه و جهان در این صفحه می‌باشند، می‌توانند از طریق این ایمیل با ما در تماس شوند: opinions@aiss.af 

این مقاله بازتاب دهندۀ دیدگاه‌های رسمی انستیتوت نمی‌باشد.



Comments