آیا طالبان این بار مذاکره‌ی جدی خواهند کرد؟


نویسنده: فردوس کاوش

ایالات متحده، بریتانیا، ناروی، ایتالیا، آلمان و دیگر کشورهای کمک‌کننده از کابل و طالبان خواسته اند که برای رسیدن به توافق روی آتش‌بس سراسری، اصول بنیادین نظم سیاسی آينده و ترتیبات انتقالی گفتگو کنند. اولین‌ بار است که نماینده‌گان ویژه‌ی کشورهای غربی از کابل می‌خواهند که روی ایجاد یک حکومت انتقالی با طالبان گفتگو کند. قبلا هم این موضوع به صورت جدی مطرح شده بود، اما اولین بار است که کشورهای کمک‌کننده این موضوع را به طور علنی مطرح می‌کنند. طالبان هم قبلا گفته بودند   که در صورت استعفای محمد اشرف‌‌غنی و تشکیل یک حکومت جدید که مورد قبول این گروه و دیگر نیروها باشد، جنگ و خون‌ریزی ختم خواهد شد.

اما سوال اصلی این است که حکومت انتقالی چگونه باید تشکیل شود؟ زعیم این حکومت کی باشد؟ اصول بنیادی نظم سیاسی آینده چه مسایلی باشد و میکانیسم گذار به آن چطوری برنامه‌ریزی شود؟ بدون توافق روی این مسایل روشن است که صرف استعفای محمد اشرف‌غنی مشکلی را حل نمی‌کند.

قبل از ماه می سال جاری میلادی هم محمد اشرف‌غنی زیاد زیر فشار قرار گرفت تا خودش را آماده کند و برای رسیدن به مصالحه «انعطاف» نشان دهد. در آن زمان ایالات متحده طرح برگزاری یک نشست را در سطح بسیار بالا میان دولت جمهوری اسلامی افغانستان و طالبان در استانبول ترکیه ریخته بود. قرار بر این بود که رهبران شورای کویته و سران حکومت افغانستان از جمله رییس‌جمهور و معاونان ریاست‌جمهوری به آن نشست شرکت کنند. وزیر خارجه‌ی ایالات متحده یک نامه هم در این مورد به رییس‌جمهور غنی نوشت. این نامه چند روز پس از این که به دست محمد اشرف‌غنی رسید، رسانه‌ای شد.

محمد اشرف‌غنی با برگزاری نشستی که ایالات متحده برنامه‌ریزی کرده بود، مخالفت نکرد. او طرحی نوشت که در آن نحوه‌‌ی واگذاری قدرت به یک حکومت انتقالی با رییس‌ منتخب، اصول بنیادی قانون اساسی آینده و میکانیسم گذار به آن به تفصیل تشریح شده بود. آقای غنی طرح خودش را در تلویزیون توضیح داد. در آن زمان جهت‌ها و نیروهای دیگر هم طرح‌های مشابه یا مغایر طرح ارگ بیرون دادند.

شورای عالی مصالحه که رهبری آن را داکتر عبدالله به دوش دارد‌ به تشویق دیپلومات‌های کشورهای مختلف، این طرح‌ها را توحید کرد. در آن وقت این بحث هم در شورای عالی مصالحه مطرح شد که جمهوری اسلامی افغانستان صرف به طرح محمد اشرف‌غنی اکتفا نکند و طرح  بدیل نیز داشته باشد. روی طرح بدیل هم سیاست‌مداران عضو شورای عالی مصالحه توافق کردند.

در طرح رییس‌جمهور غنی حکومت انتقالی با یک رییس منتخب پیش‌بینی شده بود. اما در طرح بدیل یک حکومت انتقالی مشارکتی که در آن رییس دولت و صدراعظم به طور هم‌زمان حضور داشته باشند، درج شد. ارگ  در آن زمان با طرح بدیل مخالفت رسمی و علنی نکرد. معلوم می‌شد که دیپلومات‌های کشورهای کمک‌کننده هم از این که جمهوری اسلامی افغانستان دو طرح دارد خوشحال بودند. گویا قرار بر این بود که اول طرح رییس‌جمهور غنی در استانبول روی میز گذاشته شود و اگر مورد قبول طالبان قرار نگرفت، طرح دومی روی میز بیاید.

در آن زمان حتا روی طرح سوم هم در کابل کار می‌شد. نکات عمده‌ی طرح سومی را گلبدین حکمتیار در گفتگوهایش با رسانه‌ها توضیح داد. او گفت که بر مبنای این طرح باید یک حکومت موقت متشکل از اشخاص بی‌طرف و یک شورای عالی دولت متشکل از نیروهای تاثیرگذار به شمول طالبان به وجود بیاید و بعد زمینه برای انتخابات سر تا سری برای انتخاب رییس حکومت انتقالی برگزار شود و آن حکومت، وظیفه‌ی تعدیل قانون اساسی و زمینه‌سازی برای تصویب آن را داشته باشد.

حکمتیار مدعی بود که صلاح‌الدین ربانی، و چهره‌های دیگر سیاسی دیگر بیرون از دولت از این طرح حمایت می‌کنند. اما مشکل این بود که طالبان حاضر نشدند در نشست استانبول شرکت کنند. طالبان در ابتدا شرکت در نشست استانبول را رد نکردند ولی روشن شد که آنان علاقه‌ای به آن نشست ندارند. از طالبان خواسته شده بود که عملیات بهاری اعلام‌ناشده‌ی خود را متوقف کنند و طرح شان را برای گذار از جنگ به حل سیاسی بنویسند و به نشست استانبول بیاورند.

قرار بر این بود  تا قبل از اول می سال جاری میلادی نشست استانبول برگزار شود، اما طالبان نه عملیات بهاری اعلام‌ناشده‌ی خود را متوقف کردند، نه طرح خود را آوردند و نه در نشست استانبول شرکت کردند. اعلام تاخیر در تاریخ نهایی خروج نیروهای امریکایی هم وضعیتی را به وجود آورد که طالبان اعلام کردند در هیچ نشستی تا ختم روند خروج شرکت نمی‌کنند. به نظر می‌رسد که حالا که روند خروج تقریبا تکمیل شده است، کشورهای غربی می‌خواهند یک‌بار دیگر دیپلوماسی حل سیاسی را امتحان کنند.

اما این بار شرایط بسیار پیچیده است. تنها برگه‌ی امتیازگیری کشورهای خارجی در حال حاضر فهرست سیاه شورای امنیت سازمان ملل متحد است که در آن نام‌های رهبران طالبان درج می‌باشد. طالبان بیشتر از هر وقت دیگر خودشان را به اشغال سراسر افغانستان، نزدیک‌تر احساس می‌کنند. مشکل دیگر این است که سطح تنش در روابط افغانستان و پاکستان روز به روز بلندتر می‌رود و دشمنی گرداننده‌گان اصلی قدرت پاکستان با کابل بسیار علنی شده است. این گرداننده‌گان تا همین چند ماه قبل این دشمنی را علنی نمی‌کردند و قاعده‌ی «به غلیان نیامدن فوری آب» را مدنظر داشتند. اما دیگر این ملاحظه را ندارند.

مشاور امنیت ملی عمران خان حکومت رسمی افغانستان را که مشروعیت جهانی دارد، رژیم کابل می‌خواند. بنابراین انتظار این که نظامیان پاکستان طالبان را وادار به آمدن روی میز مذاکره و امتیاز‌دهی ‌کنند، بسیار بی‌جا است. نکته‌ی مهم دیگر این است که نزاع اصلی در حال حاضر این است که انتخابات سراسری، رقابتی و شفاف، مبنای مشروعیت سیاسی باشد، یا چیز دیگر؟ این موضوع یکی از اصل‌های بنیادین یک نظم سیاسی است. از قراین بر می‌آید که طالبان انتخابات عمومی و رقابتی را که در آن تمام شهروندان حق رای داشته باشند، نمی‌پذیرند. به همین دلیل حتا اگر مذاکره‌ی جدی هم صورت بگیرد، روی این موضوع به بن‌بست می‌خورد.


فردوس کاوش، روزنامه‌نگار، مترجم و تحلیلگر سیاسی است.

 

پژوهشگران، متخصصین و دانشگاهیانی که علاقمند به نشر مقالات علمی خود در مورد مسائل استراتژیک افغانستان، منطقه و جهان در این صفحه می‌باشند، می‌توانند از طریق این ایمیل با ما در تماس شوند: opinions@aiss.af

این مقاله بازتاب دهندۀ دیدگاه‌های رسمی انستیتوت نمی‌باشد.

 



Comments