چرا باید ایران در مورد افغانستان تجدید نظر کند


نویسنده: اعجاز احمد ملک‌زاده

عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه ایران به کابل سفر کرد، هدف عراقچی در سفر به کابل این بود تا در مورد تلاش‌های اخیر پیرامون صلح با مقامات افغانستان صحبت کند. هر چند مقامات افغانستان در مورد جزئیات دیدار وی معلوماتی به دست نمی‌دهند، اما چنانی که دیده می‌شود، این سفر نشان‌دهنده تلاش‌های ایران برای حفظ روابط با دولت افغانستان در حین مذاکره با طالبان است. ایران سفر هیأت گروه طالبان متشکل از اعضای دفتر سیاسی این گروه در قطر را، به کشور ایران تایید کرده است. علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران نیز تأیید کرده است که در گذشته مذاکراتی میان طالبان و مقامات تهران صورت گرفته است.

ایران با نزدیک شدن به گروه افراطی طالبان چی نقش را در روند مذاکرات صلح در افغانستان بازی می‌کند، تا از گرفتن سهم خود در مذاکرات اخیر که ایالات متحده با ذی‌نفعان منطقه‌ای مانند پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی مطمین شود؟ این در حالی است که در تلاش‌های اخیر امریکا برای صلح در افغانستان، افغانستان، ایران و هندوستان از این گفت‌وگوها به حاشیه کشانیده شده‌اند.

اختلال در روند صلح تحت رهبری امریکا، از سوی تهران به عنوان یک «نگرانی مشروع» خوانده شده است تا ایران نیز سهم خود را در این مذاکرات داشته باشد. آن‌چه در مورد جنگ هراس‎افگنان و حامیان آن به طور قابل توجهی شناخته شده است این است که دولت تهران روش مشابهی با اسلام‌آباد دارد که خانه‌ها و پناه‌گاه امن را برای طالبان نیز فراهم می‌کند. در واقع تماس ایران با طالبان بى‌سابقه نبوده و نیست، رابطه بین این دو به سال ۱۹۹۴ باز می‌گردد. مرحله دوم روابط عجیب ایران با طالبان برمی‌گردد به دوره‌ی ملا اخترمحمد منصور اولین جانشین ملا محمد عمر که در مسیر بازگشت از ایران به پاکستان، در خاک پاکستان کشته شد. بر اساس شواهد موجود در گذرنامه ملا منصور وی قبل از کشته شدن توسط هواپیمای بدون سرنشین ایالات متحده در یک شاهراه منتهی به مرز ایران، دو ماه را در این کشور به سر برده است. تهران در حالی که با نگه‌داشن روابطش با طالبانِ «احیا شده» که دارای قلمرو بیش‌تری نسبت به هر زمان بعد از سال ۱۳۸۰ می‌باشند، نمی‌خواهد روابطش با دولت افغانستان خراب گردد. هم‌مانند هر همسایه دیگر، آن‌چه تهران به عنوان «نگرانی مشروع» می‌بیند، ظهور گروه‌های افراطی نظامی اسلام‌گرا در افغانستان و تهدید طالبان از تصاحب حکومت افغانستان و صنعت مواد مخدر در افغانستان می‌باشد. علاوه بر این‌ها، سهم ایران در یک افغانستان ناپایدار، جریان آب‌های افغانستان به ایران و تجارت غیرقانونی دالرهای امریکایی به اقتصاد ایران است، همه‌ی این‌ها مواردی هستند که می‌توانند به نفع ایران باشند.

یکی از اولویت‌های تهران در افغانستان جریان آب این کشور به ایران است. افغانستان اخیرا با حمایت مالی هند، بند سلما را تاسیس کرده است. پس از افتتاح بند سلما، تهران حمایت خود از شورش طالبان را در ولایت‌های فراه و هرات افزایش داد تا مانع پیش‌رفت بیش‌تر بندها در افغانستان از مرز رودخانه‌های هلمند شود. در سال ۱۳۹۷ با نگرانی اهالی شهر فراه مبنی بر حمایت رژیم ایران از طالبان در مناطق غربی این شهر به دست طالبان افتاد. ایران و افغانستان تنها یک توافق آب را تحت «معاهده ۱۹۷۳ که ایران را ۸۲۰ میلیون متر مکعب آب تعیین می‌کند» در اختیار دارند. ایران تحت تأثیر کمبود آب به برنامه‌های دیگر بندسازی در مسیر رود هیرمند و هری‌رود که ظرفیت کشاورزی افغانستان را به ارزش ۲۰ میلیارد دالر امریکا افزایش می‌دهد، اعتراض نشان داده است.

علاوه بر این، علاقه ایران به تعامل با طالبان منطقه‌ای ناپایدار در مرز افغانستان-ایران را تسهیل می‌کند که این کار مسیر غیرقانونی برای وارد کردن دالرهای امریکا از طریق تجار در ولایات هرات و فراه را تسهیل می‌کند. از آن‌جایی که ارز ایران به طور بى‌سابقه در برابر دالر امریکا سقوط کرده است، بازرگانان ایران دالر امریکا را به طور غیرقانونی در هم‌آهنگی با بازرگانان افغانستان به این کشور وارد می‌کند.

پدیده دیگری که ایران را به دخالت در طالبان متقاعد می‌کند، افزایش گروه‌های سلفی در منطقه با حمایت کشورهای خلیج است. ایران با طالبان ارتباط برقرار کرده است تا ایدئولوژی ستیزه‌جویان وارد شده به افغانستان به ایران نفوذ نکند. روسیه هم‌چنین نگرانی‌های مشابهی داشت پس از این که ادعا کرد که «داعش وارد افغانستان» شده است و در مرز با تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان، روی مناطق شمالی فاریاب و جوزجان قرار گرفته است. به این اساس روسیه مذاکرات صلح با طالبان را به رسمیت شناخت.

علاوه بر نگه‌داشتن طالبان در حیاط خلوت خود برای حفظ منافع خود، دولت تهران گروه فاطمیون را آموزش داده است. سپاه پاسداران ایران از پناهنده‌گان افغان به عنوان سربازان برای مبارزه با حمایت از رژیم اسد در سوریه علیه داعش استفاده می‌کند. هزاران پناهنده‌ی آسیب‌پذیر که شیعیان مذهبی هستند به صفوف فاطمیون پیوسته‌اند تا وضعیت خانواده‌های آن‌ها به عنوان پناهنده در ایران تغییر یابد. بناً به گزارشی این سربازان به افغانستان بازگشته و برای مقابله با اقدامات افراط‌گرایی سلفی در مناطق افغانستان، جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را در مناطق غربی افغانستان ادامه می‌دهند.

بازی ایران با گروه افراطی سنی تندرو طالبان برای مقابله با تهدیدات علیه منافع خودی آن‌ها در افغانستان بسیار خطرناک است. ایران باید نقش خود را با دقت انتخاب کند، چون تاریخ ثابت کرده است که تعامل با طالبان و استفاده از تروریسم به آن‌چه که انتظار می‌رود به عنوان یک بازی نهایی در تعامل با طالبان مفید باشد، نیک نیست. دولت تهران باید به حاکمیت افغانستان احترام بگذارد، و روابط خود را براساس فرهنگ، تجارت و منافع قانونی تهران و یک افغانستان پایدار ایجاد کند.

اولویت تهران در یک افغانستان پایدار می‌تواند بازار میلیارد دالری آن در افغانستان باشد. ایران، که از تحریم‌های بین‌المللی رنج می‌برد، افغانستان را به عنوان چهارمین صادرکننده بزرگ خود به ارزش تنها ۱.۴۳ میلیارد دالر امریکایی در پنج ماه (ماه مارس و آگست ۲۰۱۸) دارد. ایران در رشد اقتصادی افغانستان نقش به سزایی دارد. به همین دلیل، ایالات متحده امریکا در یک تصمیم در اواخر سال ۲۰۱۸، افغانستان را از تحریم‌های ضد ایران مستثنا کرده است. بندر استراتژیک چابهار یکی از راه‌های بهبود بخشنده در روابط تجارتی ایران با افغانستان است. بندر چابهار که راه تجارت را به افغانستان فراهم می‌کند وابسته‌گی افغانستان را به پاکستان کاهش می‌دهد. علاوه بر این، یک توافق‌نامه‌ی جدید آبی می‌تواند به دو طرف در حل و فصل کمبود آب و افزایش تجارت کشاورزی بین افغانستان و ایران کمک کند.

ایران باید نقش یک همسایه خوب با افغانستان را بازی کند، زیرا افغانستان هرگز امنیت ایران را تهدید نکرده است. تا اکنون هیچ شواهدی از هیچ عنصری در افغانستان به عنوان یک تهدید مستقیم برای ایران وجود نداشته. نگرانی ایران از فعالیت‌های گروه‌های افراطی اسلامی در افغانستان نگرانی مشروع است. ممکن است گروه‌های تکفیری یا سلفی در افغانستان وجود داشته باشد، اما نه به مثابه یک تهدید به ایران. دور زدن دولت افغانستان و دیگر حوزه‌های ضد طالبان این نگرانی مشروع را برطرف نمی‌کند.

یافته‌های پژوهش انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان نشان می‌دهد که بخش عظیمی از نخبه‌گان افغانستان در مورد خط مشی‌های اجتماعی، مذهبی و اقتصادی ایران خوشبینی نشان داده‌اند. اما ۵۵ درصد نخبه‌گان افغانستان از خط مشی امنیتی و سیاسی ایران در قبال افغانستان ناخشنود هستند. نقش ایران در روند صلح افغانستان باید با حسن نیت برای حصول اطمینان از یک افغانستان پایدار باشد. یک دولت پایدار افغانستان می‌تواند به ایران و منطقه در اقتصاد و امنیت آن کمک کند.

 

این نوشته ابتدا در روزنامه هشت‌صبح در تاریخ چهارشنبه، ۱۹ جدی/دی ۱۳۹۷ منتشر شده است.

اعجاز احمد ملک‌زاده فارغ التحصیل دانشگاه آمریکایی افغانستان است. در حال حاضر او به عنوان کارمند بخش روابط خارجی انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان کار می‌کند.

پژوهشگران، متخصصین و دانشگاهیانی که علاقمند به نشر مقالات علمی خود در مورد مسائل استراتژیک افغانستان، منطقه و جهان در این صفحه می‌باشند، می‌توانند از طریق این ایمیل با ما در تماس شوند:opinions@aiss.af
این مقاله بازتاب دهندۀ دیدگاه‌های رسمی انستیتوت نمی‌باشد



Comments