قمار ژئوپولیتیک مسکو بر طالبان


نویسنده: بهار مهر

تصمیم روسیه برای به‌رسمیت‌شناختن طالبان، تکیه‌گاه منطقه‌یی مخالفان را فرو ریخت و موازنه قدرت در آسیای میانه و جنوب آسیا را به سود حاکمان کابل تغییر داد.

تصمیم اخیر فدراسیون روسیه برای به‌رسمیت‌شناختن گروه طالبان، در نگاه نخست شاید تنها یک اقدام دیپلماتیک به‌نظر برسد، اما در واقع پیامدهای ژئوپولیتیک، اقتصادی و امنیتی عمیقی برای افغانستان و کل منطقه دارد. این تصمیم نه‌تنها روابط قدرت‌های بزرگ در آسیای میانه و جنوب آسیا را بازتعریف می‌کند، بلکه امیدهای نیروهای مقاومت و جریان‌های ضد طالبان را که در سال‌های اخیر چشم به حمایت سنتی مسکو دوخته بودند، به‌طور جدی درهم شکست.

در چهار سال گذشته، بسیاری از گروه‌ها و رهبران مخالف طالبان، ضمن بدبینی به غرب، نگاهشان به کرملین و حامیان منطقه‌ای آن، چون جمهوری اسلامی ایران، دوخته شده بود. برای این جریان‌ها، روسیه و ایران که در دهه‌های گذشته روابط نزدیکی با فرماندهان شمال افغانستان و جبهه‌های ضد طالبان داشتند، می‌توانستند در صورت تغییر شرایط به تکیه‌گاهی منطقه‌یی در مبارزه با طالبان تبدیل شوند. تاجیکستان به‌عنوان متحد نزدیک مسکو در آسیای میانه، به همین دلیل سفارت افغانستان در دوشنبه را باز نگه داشت - هرچند قونسلگری خارو رسماً به طالبان واگذار شده است - و جبهه مقاومت نیز دفاتری در این کشور تأسیس کرد. اما تصمیم اخیر کرملین برای رسمیت‌بخشی به حاکمان کابل، این محاسبات را به‌کلی برهم زد و نشان داد که روسیه در نظم امنیتی جدید، به‌جای همراهی با مخالفان طالبان، ترجیح می‌دهد مستقیماً با قدرت حاکم در افغانستان معامله کند.

به‌نظر می‌رسد کرملین، با توجه به نگرانی‌های امنیتی داخلی به‌ ویژه در قفقاز شمالی و جمهوری‌های مسلمان‌نشین آسیای میانه، ترجیح می‌دهد طالبان را به‌عنوان قدرت مسلط در کابل بپذیرد تا شاید از رسیدن تهدیدات تروریستی به مرزهای خود جلوگیری کند. این سیاست با نگاه چین که نگرانی مشابه از تهدیدات جنبش ترکستان شرقی در مرزهای غربی خود با افغانستان دارد، در همسویی کامل قرار گرفته است. این همسویی می‌تواند به شکل‌گیری یک محور تازه ضدغربی در منطقه منجر شود که هرچند در ظاهر برای مدیریت تهدیدات امنیتی است، اما در عمل طالبان و جریان‌های اسلام‌گرای افراطی را به عنوان نیروهای نیابتی به قدرت حاکم و بلامنازعه بدل می‌کند.

با این حال، قمار مسکو پیامدهایی فراتر از تحولات امنیتی به‌دنبال خواهد داشت. طالبان که پیش‌تر به‌دلیل انزوای بین‌المللی در جذب سرمایه‌گذاری‌های کلان ناکام بودند، اکنون با پشتوانه سیاسی روسیه می‌توانند به‌دنبال پروژه‌های بزرگ معدنی و زیرساختی بروند. روس‌ها که تجربه طولانی در صنایع استخراج دارند، احتمالاً در بهره‌برداری از لیتیوم، مس، گاز و سایر منابع کمیاب افغانستان نقش پررنگی خواهند یافت. اما این سرمایه‌ها به‌جای آنکه اقتصاد افغانستان - که تحت حاکمیت طالبان به یکی از ناشفاف‌ترین اقتصادها تبدیل شده - را شفاف و پاسخگو بسازد، بیشتر به تقویت شبکه‌های الیگارشی نزدیک به حلقه رهبری طالبان منجر خواهد شد. در نتیجه، پایه‌های یک رژیم غیرمشروع از نظر داخلی محکم‌تر می‌شود؛ این وضع با اقتصاد مافیایی هم به دستگاه سرکوب طالبان توان بیشتری می‌دهد و هم الگوی حکمرانی غیرلیبرال و اقتدارگرای مسکو را در کابل بازتولید می‌کند.

این وضعیت بی‌تردید آینده مبارزه نیروهای دموکرات و مقاومت ضد طالبان را دشوارتر می‌سازد. گروه‌های ضد طالبان که هم‌اکنون زیر فشارهای نظامی و در تنگنای مالی و سیاسی قرار دارند، دیگر نمی‌توانند حتی به حمایت سیاسی یا لجستیکی مسکو امید ببندند. این تحول دایره انتخاب‌های آنان را محدود می‌کند و احتمالاً آنان را ناچار به بازنگری در روابط خود با دیگر بازیگران منطقه و برخی کشورهای غربی - آن‌هم در صورتی که در این کشورها علاقه‌ای به حمایت باقی مانده باشد - خواهد کرد. همچنین، این شرایط می‌تواند باعث شکاف و تفرقه بیشتر در صفوف نیروهای ضد طالبان شود که پیشتر نیز از نبود وحدت و یک راهبرد واحد و منسجم آسیب‌پذیر بودند.

از این رو، تصمیم روسیه برای به‌رسمیت‌شناختن طالبان صرفاً یک انتخاب دیپلماتیک مقطعی نیست. این تصمیم آینده نظم امنیتی در آسیای میانه و جنوب آسیا را دگرگون می‌سازد، افغانستان را بیش از پیش در محور یک نظم غیرلیبرال و بسته قرار می‌دهد و چشم‌انداز شکل‌گیری یک ساختار سیاسی باز و فراگیر در کابل را کمرنگ‌تر از هر زمان دیگری می‌کند. شاید مسکو با این قمار در پی تثبیت نفوذ کوتاه‌مدت خود باشد، اما غفلت از تهدیدات ایدئولوژیک و تروریستی که طالبان و سایر گروه‌های اسلام‌گرای افراطی متحدشان می‌توانند در درازمدت دوباره به منطقه صادر و ترویج کنند، بهایی است که نه تنها مردم افغانستان، بلکه همسایگان آن و حتی خود روسیه دیر یا زود خواهند پرداخت.

 

بهار مهر، نویسنده و فعال سیاسی.

 

 

پژوهشگران، متخصصین و دانشگاهیانی که علاقمند به نشر مقالات علمی خود در مورد مسائل استراتژیک افغانستان، منطقه و جهان در این صفحه می‌باشند، می‌توانند از طریق این ایمیل با ما در تماس شوند: contact@aissonline.org

این مقاله بازتاب دهندۀ دیدگاه‌های رسمی انستیتوت نمی‌باشد.



Comments