گفتگوی مجازی تحت عنوان «درمان سرطان با سرطان: ابهامزدایی از نمایشنامهی داعش و طالبان»
از زمان بازگشت طالبان به قدرت در آگوست ۲۰۲۱، گمان میرود که گروه داعش در افغانستان بزرگتر و از نظر قابلیت عملیاتی قویتر شده است، کار شناسان عامل آن را پایان عملیات نیروهای نظامی افغانستان/ناتو عليه آن، و همچنين تنظیمات تاکتیکی زیرکانه رهبر جدید این گروه، شهاب المهاجر، میدانند.
اکنون تخمین زده میشود که گروه داعش بین ۴۰۰۰ تا ۶۰۰۰ نیروی جنگی را فرماندههی میکند که در سراسر افغانستان از طریق ساختار هستهای عمل کرده و آمادهی گسترش عملیات خود در سطح منطقه و فراتر از آن است. برخی از کشورهای منطقه بدین باورند که طالبان تنها نیروی مؤثری است که میتواند با این گروه مقابله کرده و از گسترش آن در خارج از مرزهای افغانستان جلوگیری کند.
آیا طالبان اراده و توانایی مقابله مؤثر با داعش را دارد؟ و آیا میتوان به طالبان اعتماد کرد؟ با توجه به سابقه این گروه، آیا میتوان به طور مؤثر با این گروه مقابله کرد؟ اگر چنین است، چه اقدامات متقابلی برای جامعه بینالمللی وجود دارد؟
انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان و تیم پالیسی افغانستان در دانشگاه پرنستون، گفتگوی آنلاینی را زیر عنوان «درمان سرطان با سرطان: ابهامزدایی از نمایشنامهی داعش و طالبان» در اول ماه می ۲۰۲۳ مصادف با ۱۱ ثور برگزار کرد. در این گفتگو، کارشناسان با تخصص علمی و تجربهی میدانی ضد تروریسم، به تحلیل این موضوع پرداخته به این سؤالات و سؤالات مرتبط، پاسخ ارایه کردند.
سناتور افراسیاب ختک، رهبر ارشد، جنبش ملی دموکراتیک، جمهوری اسلامی پاکستان، سفیر ادموند براون، هماهنگکنندهی پیشین شورای امنیت سازمان ملل، گروه پشتیبانی تحلیلی و نظارت بر تحریمهای گروه داعش-القاهده -طالبان و سفیر پیشین بریتانیا در یمن، حسنا جلیل، معین پیشین وزیر امور داخله جمهوری اسلامی افغانستان، و حسین احسانی، پژوهشگر انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان از اشتراکكنندهگان این نشست بودند. مدیریت این پنل را دکتر آرین شریفی، استاد و پژوهشگر در دانشکده امور عامه و بینالملل دانشگاه پرینستون بر عهده داشت.
در نخست، حسنا جلیل مروری کوتاه بر پیشینه تاریخی داعش ارائه کرده و گفت، داعش در افغانستان وابسته به دولت اسلامی سوریه و عراق است که پس از ظهور در سوریه و عراق در افغانستان نیز ظهور کرد. خانم جلیل افزود که داعش از ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ فعال بوده است، اما در واقع نتوانستند کنترول ارضی چشمگیری در افغانستان به دست آورند، زیرا این گروه از سه طرف مورد حمله قرار داشتند؛ نیروهای آمریکایی، نیروهای افغان و طالبان. اما پس از سال ۲۰۲۰ طالبان به چتر امن برای این گروه تبدیل شده و برخی از حملات خود را به داعش واگذار میکرد، زیرا طالبان به حیث طرف مذاکرات صلح نمیتوانست مسئولیت حملات گسترده را به عهده بگیرد. خانم جلیل افزود که بعد از تسلط طالبان بر افغانستان، این دو گروه علیه یکدیگر قرار گرفتند، داعش همان تهدیدی شد که درگذشته برای جمهوری اسلامی افغانستان بود و از نظر قابلیت عملیاتی، این گروه قویتر از گذشته گردید.
سفیر ادموند براون گفت که مذاکرات ایالات متحده و طالبان در سال ۲۰۱۹ و خروج نظامی آمریکا از افغانستان بدون هیچگونه مصالحه یا نشانهای از حسن نیت طالبان، نقص توافق دوحه از سوی طالبان در طول دورهی منتهی به خروج ایالات متحده در سال ۲۰۲۱ و تسلط بر افغانستان که خود منجر به بزرگنمایی طالبان گردید، زمینهی سوء استفادهی بیشتر طالبان را فراهم کرد. آقای ادموند افزود که واقعیتهای فعلی افغانستان با توجه به رویکرد طالبان در حکومتداری و بهویژه تداوم روابط همکاری این گروه با گروههای تروریستی در افغانستان، نتیجه بزرگنمایی و عرض جغرافیایی که به این گروه داده شد، است. آقای ادموند تاکید کرد که طالبان همواره در مورد حضور القاعده و گروههای مرتبط تروریستی در افغانستان برای حفظ این روابط دروغ گفته اند، و انکار شواهدی مبنی بر کشتهشدن ایمنالظواهری در تابستان گذشته در کابل نمونهی آشکار از دروغهای طالبان است. ادموند افزود که برخی از کشورهای منطقه باور دارند که طالبان میتواند یک شریک ضد تروریسم و نیروی مؤثری بهویژه در برابر داعش باشد اما اعتماد به طالبان که خود دامنهی مشکل را انکار میکند، دشوار است.
در همين حال، سناتور افراسیاب ختک در مورد تهدید داعش در بیرون از مرزهای افغانستان و چگونگی این تهدید برای پاکستان، صحبت کرد. سناتور ختک گفت که داعش ادامهی کارزار جهادی است که در دهه ۱۹۸۰ آغاز شد که مجاهدین اولین، طالبان دومین و داعش ویرایش سوم این کارزار است. آقای ختک گفت که رشد این گروهها که از ۴۰ سال بدینسو توسعه یافته اند، نتیجهی بازیهای استخباراتی است و این گروهها از حمایتهای بزرگ سیاسی برخوردار اند، در غیر آن، فعالیت در این سطح بدون حمایت سازمانی و دولتی امکان پذیر نیست. آقای ختک تاکید کرد که تجربه دهههای گذشته نشان میدهد که هیچ تروریستی نمیتواند در شرق افغانستان یا جنوب افغانستان بجنگد، بدون اینکه یک خط تدارکاتی پشت سر آن از پاکستان باشد. آقای ختک در ادامه تاکید کرد که داعش قابلیت و تمایل به انجام حملات فراتر از منطقه از جمله اروپا و آمریکای شمالی را دارد. همانطور که آنها به طور ناگهانی در طی چند هفته و چند ماه، فعالیت و حضور خود را در افغانستان تسریع بخشیدند و به یک نیروی غیرقابل انکار در شرق و جنوب افغانستان تبدیل شدند، این ظرفیت را نیز دارند و میتوانند خیلی سریع گسترش یابند.
حسین احسانی در مورد شباهتها و تفاوتهای ایدئولوژیک بین داعش و طالبان صحبت نموده و خلاصه کرد که داعش باید به عنوان تهدید و یک پدیدهی غیر یکپارچه تلقی شود، اما داعش با طالبان را باید بزرگترین تهدید دانست. وی افزود که هر دو گروه؛ طالبان و داعش، از منظر ایدئولوژی دیدگاه مشترک دارند و درگیری بین این دو گروه درگیری قابیل و هابیل است.
در پایان این گفتگو، حضار نیز نگرانیها و دیدگاههای خود را در رابطه به موضوع در قالب پرسش باسخنرانان مطرح کردند.