پیام عزت الله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری جمهوری اسلامی ایران به مناسبت برنامه شب هرات
پیام عزت الله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری جمهوری اسلامی ایران به مناسبت برنامه شب هرات، که توسط دکتر مریم جلالی، معاون صنایع دستی این وزارتخانه ایراد شد به شرح زیر است:
به نام خداوند جان و خرد
اندیشمندان فرزانه از ایران و افغانستان، درود و سلام پروردگار بر شما باد
برایم جای مسرت است که تهران، پایتخت جمهوری اسلامی ایران میزبان آیینی برای بزرگداشت از یکی از شهرهای کهن ایران زمین و خراسان تاریخی، دیار هرات است و از همه دست اندرکاران ویژه فرهیختگان و فرهنگیان ایران وافعانستان برای این ابتکار سپاسگزارم.
واژه ها و جاهایی چون تهران، هرات، خراسان، ایران زمین ، افغانستان و ج.ا.ایران را چگونه می توان با یکدیگر پیوند داد؟ شهرهای قدیمی و جدید، تمدن قدیم و دولت های مدرن، اندیشمندان و سیاستمداران ، مرز های جغرافیایی و سرنوشت مشترک ملت های منطقه . چه گفتمان و سپهری می تواند این مولفه های رنگارنگ را معنی و تفسیر کند ؟ گذشته مشترک، امروز هم سرنوشت و آینده مردمان این سرزمین ها را چگونه می توان با یکدیگر پیوند داد؟ برای این پرسش ، پاسخ های گوناگون وجود دارد. یکی از آنها می تواند ، مفهوم و گفتمان «ایران شهر» باشد.
و بزرگداشت از یکی از شهرهای پرشکوه اما رنجدیده ایران زمین و افغانستان عزیز ما ، «هرات جان » فرصت خوبی است برای گفتگو درباره چیستی «ایران شهر» . بدون شک مانند هر «ابر گفتمانی» این گفتمان هم دیدگاههای گوناگون را به همراه دارد. پیام کوتاه برای یک آیینی فرهنگی، جای مناسب برای بازتاب این دیدگاههای گوناگون نمی باشد. با این وجود می خواهم به صورت خلاصه برداشت خود را از «ایران شهری» بیان دارم و اینکه هرات نمونه باشکوه از این حوزه تمدنی است. هم ایران و هم شهر چارچوب جغرافیایی دارند؛ اما مهمتر از «ظرف جغرافیایی» ، محتوای آن می باشند . این محتوا در ذات خود «تمدنی » است ، نه امپراطوری .
هر چند قدرتمندترین امپراتور های جهان از این حوزه تمدنی بر خاسته اند. تمدن ایرانی «ابر سپهری» است که دیگرنهادها را در آغوش خود گرفته است، دولت داری، بازرگانی، هنر، دین ، اقتصاد، و فرهنگ. ویژگی دیگر «ایران شهری»، تنوع و همزیستی و اصل مهم تعادل نیازها و نهادهای گوناگون فردی وگروهی است. تمدن ایرانی همیشه دیندار بوده است، اما نهاد دین هیچگاه، دیگر نهاد ها و نیازها را انکار و یا حذف نکرد.
ویژگی بارز دیگر ایران شهری را باید درفرا قومی و فرا زبانی و فرا منطقه ای آن جستجو کرد. زبان فارسی به عنوان ستون اصلی این تمدن، توانست از کاشغر تا آلبانی گروههای گوناگون را مانند نخ تسبیح با هم وصل کند. برعکس زبان های دیگرکه زبان «امپراتور ها» بودند، زبان فارسی به عنوان یکزبان تمدنی با جذابیت خود خود را جهانی نمود. شکرشکنشوند همه طوطیان هند از این قند پارسی که به بنگاله می رود.
در ایران شهر انسانها در کنار دیگرآفریده های خداوند زندگی میکنند. فقهای ما نخستین چارچوب حقوقی در حمایت از حقوق حیوانات را تدوین نمودند. در بین مردم قطع نابجای درخت را «گناه دارد» جلوگیری می کنند.
هرات آیینه ای از ایران شهر بود. گوهر شاد بیگم، بانویتوانایی که امپراتوری تیموریان را به« مدنیت تیموری » تغییر مسیر داد. مسجد گوهرشاد در حرم مقدس امام رضا (ع) یکی از یادگارهای این بانوی فرهیخته است. علیشیر نوایی وزیر خردمند شاهرخ، همزمان از شاعران برجسته فارسی وزبان ازبکی است.
مکتب هنری هرات، الهام بخش و مکمل مکتب های هنری تبریز و اصفهان می شود. آیت الله محمد کاظم خراسانی معروف به آخوند خراسانی فردی که فقه تشیع را دگرگون کرد، یکی دیگر از استوانه های علمی هرات است.
سردار شهید توسلی یار و همسنگر سردار سلیمانی، بنیانگذار و نخستین فرمانده لشکر فاطمیون یکی دیگر از ستاره های درخشان هری است که جای ویژه ای را در قلب همه آزادیخواهان و مقاومتگران به خود اختصاص داده است.
گذشته مشترک، امروز هم سرنوشت ما و افغانستان و دیگر کشورها و گروههای همسایه ما در منطقه بستر مناسبی برای همکاری و همدلی و هم افزایی فراهم آورده است. هم فرصتهای ما در منطقه مشترک است و هم تهدیدها.
منابع گسترده بشری و طبیعی در منطقه ما در یک بستر و چارچوب گروهی و منطقه - محور زودتر و بهتر به ثمر میرسند. افراطگرایی، تهدیدهای محیط زیستی، توسعه نامتوازن تهدیدهای مشترکند که فقط با همدلی و همکاری می توان بر آنها چیره گشت.
افغانستان و ایران به عنوان بخشی از وارثان تمدن غنی ایرانی و خراسان فرهنگی می توانند و باید الگو و راهبر تعامل و همکاری و هم افزایی در حوزه های گوناگون باشند و از جمله، صنایعدستی و دستسازهای از دل برآمدهی مردمان تمدنساز و فرهنگپرور این منطقه، ثمره و میوه تجلی این پیوستار فرهنگی است که از غرب و شرق نقشه ایران فرهنگی، متنوع و یکپارچه است و میتواند و باید که چونان جواهری، بر تارک میراث ملموس بشری نشیند و قدر ببیند و برای این کار فرهیختگان دوکشور مسئولیت و فرصت ویژه ای دارند.
باری، اگر پیشتر، تبریز و هرات توانستند یکی از باشکوه ترین مکتب های هنری دنیا را بنا بگذارند، بدون شک هنوز هم هرات، قندهار ، کابل، سمرقند، دوشنبه، مشهد، اصفهان، استانبول ، بغداد ، لاهور و دهلی و جای جای این بر و بوم مشترک، میتوانند از نیاکان خود بیاموزند در خلق شکوهی تازه مبتنی بر تعامل ، تبادل و همکاری در حوزههای مشترک راهبری کنند و خصوصا زنان و دختران هنرمند ایرانشهری بی تردید باید که پا در جای پای مادران مومن و هنرساز خود گذاشته و علاوه بر نقش بینظیر و بسیار مهم مادری و رونقبخشی به خانوادههای تراز تمدن فرهنگ اسلامی، بار دیگر هنرهای دستی منطقه ما را به اوج جلوهگری برسانند.
از منظر ما، بزرگداشت تاریخ هرات و رونمایی از کتاب تاریخچهی این شهر عزیز، گرچه همزمان با سردی هوایطبیعت و رنج مردم شریف افغانستان در سالهای اخیر ایستگاهی فرخنده است برای دنیای بهتر.
الهی! همه عمر خود بر باد کردیم و بر تن خود بیداد کردیم و شیطان لعین شاد کردیم و بود و نبود ما یکسان، از غم ما را شادی رسان.