شبحی دانشگاه ها را گشت می‌زند


نویسنده: حبیب حمیدزاده

تازه‌ترین تحقیق انستیتوت مطالعات استراتژک افغانستان توسط آقای ‌رامین کمان‎گر با عنوان ریشه‌یابی رادیکالیسم دینی در نظام آموزش عالی(بررسی درس‎گفتارهای نظام سیاسی اسلام و تأثیر آن بر دانشجویان) رونمایی شد. پژوهش از طریق سه روش: بررسی و تحلیل محتوای برنامه‎ی «ثقافت اسلامی» از جمله مضمون «نظام سیاسی اسلام» که در دانشگاه‎های کابل، هرات و ننگرهار تدریس می‎شود، مصاحبه با استادان دانشگاه‌های کابل، هرات و ننگرهار که ثقافت اسلامی را تدریس می‎کنند و توزیع پرسش‌نامه برای ۳۷۳ دانشجو از دانشگاه‌های کابل، هرات و ننگرهار جهت سنجش تأثیر محتوای درس‎گفتارها بالای دانشجویان سه نهاد یاد‌شده.

چند سال قبل یک نماینده‎ی مجلس اعتراض کرد که دانشگاه‎ها و به ‌خصوص برنامه‎ی ثقافت اسلامی ما تروریست‌پرور است. او با احادیث مندرج در رساله‎ها و چپترهای دانشگاه کابل و دیگر دانشگاه‎های کشور توانست ادعای خود را اثبات کند. اما در میان غوغای تعداد زیادی از حامیان بنیادگرایی و دوست‌داران خلافت، ‌امامت و امارت اسلامی، صدای آن نماینده ناشنیده ماند. پژوهش تازه ‎انجام‌شده نشان می‎دهد که ادعای آن نماینده مجلس درست بوده است؛ زیرا سایه و عینی بودن بنیادگرایی اسلامی همه‌جا با ما است: داخل خانه‎ها، ادارات دولتی، داخل موترهای مسافربر، مساجد، مکاتب و حتا دانشگاه‌های کابل، هرات و ننگرهار. تعدادی این را نمی‎پذیرند و از گفتن این جمله که «بنیادگرایی اسلامی» خطرناک است، خشمگین می‎شوند و این را نوعی بی‎حرمتی به اسلام و مسلمانان می‎دانند.

شاخص‎های رادیکالیسم دینی که بر‌اساس آن‌ها درس‎گفتارهای «نظام سیاسی اسلام» مورد بررسی قرار گرفته، در پژوهش این‎گونه دسته‌بندی شده‌اند:

  1. خواست تغییرات بنیادی و فوری، حتا توأم با خشونت؛
  2. کامل‌پنداری و کمال‌پنداری؛
  3. این‌همانی و غیریت‌سازی؛
  4. تبعیض فرهنگی، طرد یا حذف دیگری به‎ عنوان غیر‌خودی.

از نظر مسلمان افغانستانی، ‌اسلام وطن،‌ دولت،‌ حکومت و ملت است؛ اخلاق، ‌قوت و رحمت است؛ عدالت و فرهنگ است. قانون، علم و قضاوت است؛ کسب‌و‌کار است. اسلام فقط گوشه‌نشینی و نماز‌خوانی نیست، بلکه نظام کامل برای تمام امور زندگانی است. از نظر مسلمانان «بیعت به زعیم و زعامت مسلمانان مانند جهاد، قضا و… فرض کفایی است و در صورت تقصیر، گناه آن متوجه تمام افراد امت اسلامی است.» امیر اسلامی یا خلیفه و یا امام کسی است که دستورات الهی را به‌ جا می‎آورد (نگاه شود به صفحه ۳۰ تحقیق).

هیچ یک از کشورهای اسلامی با سیستم ناب سیاسی-اسلامی امور خود را پیش نمی‏برد. مجموعه کشورهای اسلامی با سیستم تفکیک قوا، قراداد اجتماعی، جامعه مدنی و… جوامع خویش را مدیریت می‎کنند. تفکیک قوا، قراداد اجتماعی،‌ جامعه‎ی مدنی و هیچ یک از سیستم‎های سیاسی مروج واحدهای سیاسی، در قرآن و احادیث پیامبر اسلامی نیامده است. این مباحث توسط فیلسوفان غربی: منتسکیو، روسو و جان لاک مطرح شده است.

ما فکر می‎کنیم فقط طالبان و داعش معتقد به تطبیق امر به معروف و نهی از منکر هستند و فقط آنان احیای خلافت و امامت و اطاعت از امیر و خلیفه‎ی اسلام را می‌خواهند و بالأخره آنان خواهان اخذ جزیه و حذف فزیکی غیر‌مسلمانان می‎باشند. اکثر مردم افغانستان معتقد به اسلامی می‏باشند که در آن دست دزد قطع شود، کسانی که مرتکب فعل زنا شده‌اند در انظار عمومی سنگسار شوند یا دره و حد زده شوند و مرتد و یا کسی که از اسلام خارج می‎شود (نه فقط کسی که با اسلام سر عناد و دشمنی دارد) باید حذف فزیکی شود. اکثر مسلمانان افغانستان از جمله استادان دانشگاه و دانشجویان معتقد به موارد بالا می‎باشند. این روش از نظر آنان به معنای تحقق و تطبیق شریعت اسلام است.

مسلمانان یک دنیای دو‌قطبی برای خود فرض می‎کنند که در یک قطب آن خود ایستاده‌اند و در قطب دیگر مسیحی، یهودی، بودایی، کمونیست، لیبرال،‌ سکولار و تمام کسانی که اسلام را قبول ندارند. فرض مسلمانان این است: در قطبی که خود ایستاده‌اند، قطب هدایت‌شده و گزین‌شده از سوی خداوند است و قطبی که غیر‌مسلمانان جا گرفته‌اند، بی‎خبر،‌ غافل و حتا پر از نجاست است که نیاز است از سوی مسلمانان اصلاح شود. قطب غیر‌مسلمان مورد تحقیر و توهین قرار می‌گیرد و از نظر مسلمانان گروه پست‌تر از مسلمانان می‎باشند. دار‌الاسلام و دارالکفر یکی از مواردی است که همیشه اسلام‌گرایان مطرح می‎کنند. غیر‌مسلمانانی که در دارالاسلام زنده‌گی می‎کنند، مورد تبعیض و تحقیر قرار می‎گیرند. این گروه «تحت عنوان حربی، ذمی و مستأمن» قرار می‎گیرند. از نظر فقهای اسلام، افرادی که ذمی (غیر‌مسلمانانی که در قلمرو اسلام برای مسلمانان جزیه می‎پردازند) می‎باشند، حق ندارند بر وسیله‎ای که مسلمانان سوار می‎شوند، سوار شوند؛ یعنی اگر مسلمانان بر اسب سوار می‎شوند، ذمی باید بر خر سوار شود. ذمی باید جزیه بپردازد. جزیه‌پردازی ذمی، هم دارای روش و فرهنگ اسلامی است؛ یعنی هنگام پرداخت جزیه مسلمان باید بر چوکی تکیه داده باشد و جزیه را از ذمی بگیرد. ذمی حق ندارد جزیه را به ‎دست خادم ارسال کند، بلکه باید خودش آن را انتقال دهد؛ چون ذمی بایست هنگام پرداخت جزیه احساس پستی و حقارت کند؛ یعنی مسلمان هنگام اخذ جزیه با عتاب به ذمی بگوید: «اعطی یا عدو الله- بده ای دشمن خدا!» ذمی اگر می‎خواهد به جایی سفر کند، باید از مسلمان اجازه بگیرد. اگر مجوز سفر را مسلمان برایش صادر کرد، سفر کند، در غیر آن حق سفر را ندارد. ذمی در هنگام سفر اگر مسلمانی را می‎بیند، باید توقف کرده ادای احترام کند و اگر سوار باشد، باید پیاده شود (نگاه شود به صفحه ۲۶ تحقیق).

«کمال‌پنداری و کامل‌پنداری» یکی از شناسه‌‌ها یا شاخصه‎های رادیکالیسم است. این شناسه، در مضامین ثقافت اسلامی و نظام سیاسی اسلام و در نظریات مطرح شده در جریان مصاحبه با استادان این مضامین در دانشگاه‌های کابل، هرات و ننگرهار و همین طور در پاسخ ۳۷۳ دانشجو از این سه دانشگاه قابل رد‌یابی و دید است. بنیادگرایی، مطلق‎اندیشی و خود‌حق‎پنداری است. بنیادگرا می‎پندارد که فقط ارزش‎ها، ‌دین و مسلک او ارزش دارد و غیر قابل تغییر و الهی است. دین و مذهب بنیادگرا ابطال‌پذیر نیست و شک در آن انحراف عمده است. برای همین، بنیادگرا به خودش حق می‎دهد تا علیه همه چیز و همه کس ایستاد شود و به زعم خودش برای تحقق کامل پیام خداوند که هیچ‎گاه ابطال‌پذیر نیست جهاد کند و مخالفان خویش را بکشد. بنیادگرا فکر می‎کند که در موجودیت اسلام، مسلمان نیازی به مفاهیم، ‌سیستم و ارزش‎های وارداتی ندارد. این باور از ثقافت اسلامی و نظام سیاسی اسلام و از مصاحبه‎های استادان این مضامین که در دانشگاه‌های کابل، هرات و ننگرهار مصروف تدریس‌اند، در پژوهش بازتاب یافته است.

حسرت برگشت به صدر اسلام، دریغ روزهای رفته ‎و تقلا برای برگشت و احیای نسخه‎ی قدیمی و اولیه‎ی اسلام که از نظر تندروان «اسلام ناب محمدی» خوانده می‎شود، چیزی است که بالای ۹۷% (از ۳۷۳) دانشجو در این سه دانشگاه و در نظریات استادان نظام سیاسی اسلام مطرح شده است. از نظر عبدالکریم سروش، فیلسوف مسلمان، اسلام ناب محمدی وجود ندارد، بلکه مجموعه‎ای از تفسیرها، نظریات،‌ افکار و تیوری‎های مطرح شده در ۱۴۰۰ سال عمر اسلام را، اسلام می‎گویند. از نظر سروش، برگشت به صدر اسلام مثل این است که کسی بخواهد به جنین مادرش برگشت کند. در دوران جنین، آدمی خون استفاده می‎کند. آدمی‌زاد در دوران جنین اندیشیده نمی‎تواند، فاقد عقل است و خلاقیت ندارد. صدر اسلام همانند دوران جنین است. چون اسلام در این ۱۴۰۰ سال، با این‌همه فیلسوف،‌ شاعر، عارف، شاعر و نویسنده‎ی خود این اندازه آسان‌گیر و شاعرانه و فیلسوفانه، غنامند و فربه شده است. روزهای نخست اسلام متفاوت، رؤیایی، فاقد جنگ و خون‎ریزی، تأمین عدالت راستین و شگوفایی فرهنگ، فلسفه،‌ هنر، مدارا و تساهل نیست.

مضمون نظام سیاسی اسلام دانشگاه‌های کابل، هرات و ننگرهار با صراحت خلافت، امامت و امارت را تبلیغ می‎کند. مؤلفه‎های مهم خلافت و امارت اسلامی در تضاد با دموکراسی، اعلامیه‎ی جهانی حقوق بشر و در کل در تضاد با شناسه‎ها و ارزش‎های یک جامعه‎ی دموکراتیک قرار دارد. این همان چیزی است که طالبان، ‌حزب تحریر، ‌جمعیت اصلاح و اخوان‌المسلمین می‏خواهند. در این درس‏گفتارها، سکولاریسم و دموکراسی «اصول فاسد غربی» تشریح شده و در برابر این‌ها «اصول صالح اسلامی» با عنوان‎های «بنده‌گی و اطاعت الله در مقابل بی‎دینی»، «انسانیت(بشریت) در مقابل قوم‌پرستی»، «خلافت مردم و حاکمیت الله در مقابل حاکمیت مردم» پیشنهاد شده است(نگاه شود به صفحه‎ی ۱۹ تحقیق).

درس‎گفتار گزین شده‎ی دانشگاه کابل قوانین اساسی ساخته شده توسط بشر را غیر‌انسانی اعلام می‎کند و زنان را هر‌روز در صنف درسی مورد تحقیر و توهین قرار می‎دهد. از نظر مدرس این درس‌گفتار «نظام‎های وضعی و قوانین ساخته‎ی بشر انسان را برده و بنده‎ی انسان دیگر می‎گرداند.» او نقل قولی از پیامبر را نقل می‎کند که «هرگز رستگار نمی‎شود قومی که زمام امور خود را به عهد‎ه‌ی زن سپرد. هرگز رستگار نمی‎شود قومی که امارت خود را به زن سپرد… همین طور رسول اکرم فرموده است: زمانی که معامله شما به دوش زنان شود، مرگ برای شما بهتر است.»

پژوهش نشان می‎دهد که «خواست تغییرات بنیادی و فوری حتا توأم با خشونت، کامل‌پنداری و کمال‌پنداری، این‌همانی و غیریت‌سازی و ‌تبعیض فرهنگی، طرد یا حذف دیگری به عنوان غیر‌خودی» از خواسته‌های اولی و اساسی بخشی از دانشجویان دانشگاه‌های کابل،‌ هرات و ننگرهار است. در این تحقیق ۵۹.۱ درصد دانشجویان پاسخ‌دهنده بر این باور بودند که نظام سیاسی اسلام، ‌امارت اسلامی یا خلافت اسلامی است. ۲۲ درصد دانشجویان پاسخ‌دهنده خواستار تغییر نظام سیاسی افغانستان به خلافت اسلامی، امارت اسلامی، ‌ولایت فقیه یا نظام دیگری شده‌اند. ۸۸ درصد دانشجویان پاسخ‌دهنده موافق با تطبیق امر به معروف و نهی از منکر می‎باشند. ۸۴.۷ درصد دانشجویان پاسخ‌دهنده، معتقداند که اسلام بهترین دین است و باید تمام آموزه‎های این دین بالای مردم تطبیق شود. ۳۵.۷ درصد دانشجویان پاسخ‌دهنده موافق با احیای خلافت اسلامی هستند. ۹۲ درصد دانشجویان پاسخ‌دهنده معتقداند که اسلام کامل‌ترین دینی است که باید همه‎ی بشریت پیرو آن باشند. ۱۹.۸ درصد دانشجویان پاسخ‌دهنده مخالف زنده‌گی در کنار ادیان دیگر می‌باشند. بالأخره ۷۵.۳ درصد دانشجویان پاسخ‌دهنده با گسترش اسلام به کشورهای دیگر موافق بودند.

جالب است که در پاسخ به پرسش «به نظر شما، آیا دین اسلام دارای نظام سیاسی است؟» دانشجویان دانشگاه کابل ۹۲.۴ فیصد، دانشگاه هرات ۹۸.۴ فیصد و دانشگاه ننگرهار ۸۹.۷ فیصد پاسخ مثبت داده‌اند. معنا و نتیجه‎ی آمار این است که اسلام‎گرایی و دیگر‌ستیزی در دانشگاه‎های کابل و هرات بیش‌تر از دانشگاه ننگرهار است. از میان ۳۷۳ دانشجو که به پرسش‌ها جواب داده‌اند، ۳۹.۵% دانشگاه کابل، ۴۹.۶% دانشگاه هرات و ۹.۳% دانشگاه جلال‌آباد خواهان احیای خلافات هستند. با این حساب، میزان فکر برگشت به گذشته(احیای خلافت یا امارت) در دانشگاه‌های کابل و هرات بیش‌تر از دانشگاه جلال‌آباد است. جالب‌تر از این، این‌که در پاسخ به پرسش «به نظر شما، آیا نظام سیاسی افغانستان اسلامی است؟» دانشجویان دانشگاه کابل ۱۹.۷% گزینه‎ی بله را انتخاب کرده‌اند، دانشگاه هرات ۳۲.۸% و دانشگاه ننگرهار ۸۱.۸% نظام کنونی را اسلامی دانسته‌اند. در این مورد نیز افراط‎گرایی و جزم‌اندیشی دانشجویان دانشگاه‌های کابل و هرات بیش‌تر از دانشجویان دانشگاه ننگرهار است. در سه دانشگاه: ۳۳.۸% دانشجویان دانشگاه کابل، ۳۵.۳% دانشجویان دانشگاه هرات و ۵۰% دانشجویان دانشگاه ننگرهار خواستار و موافق تطبیق امر به معروف و نهی از منکر هستند. در این سوال بیش‌ترین موافقت از دانشگاه ننگرهار است.

این نوشته ابتدا در روزنامه هشت‌صبح در تاریخ شنبه، ۲۰ حمل/فروردین ۱۳۹۸  منتشر شده است.

حبیب حمیدزاده، دانشجوی مقطع ماستری در رشته علوم سیاسی است.

 

پژوهشگران، متخصصین و دانشگاهیانی که علاقمند به نشر مقالات علمی خود در مورد مسائل استراتژیک افغانستان، منطقه و جهان در این صفحه می‌باشند، می‌توانند از طریق این ایمیل با ما در تماس شوند:opinions@aiss.af

این مقاله بازتاب دهندۀ دیدگاه‌های رسمی انستیتوت نمی‌باشد



Comments