وبینار: معمای افغانستان برای آمریکا؛ تغییر بنیادین یا ادامه‌ی روند گذشته؟


به تاریخ ۲۱ عقرب ۱۴۰۳، انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان میزبان وبیناری در رابطه‌ به پیچیدگی‌های روابط پرفراز و نشیب میان آمریکا و افغانستان پرداخت. این وبینار موضوع اینکه آیا تغییرات سیاسی در آمریکا می‌تواند نشان از یک تغییر بنیادین باشد یا صرفاً ادامه همان مسیر قبلی است؛ را به بررسی گرفت. کارشناسان به تأثیرات احتمالی تغییرات در رهبری سیاسی آمریکا پرداختند، به‌ویژه در زمینه حقوق بشر، ثبات منطقه‌ای و مبارزه با تروریسم، و اینکه این تغییرات چه تأثیری بر آینده نامشخص افغانستان خواهد داشت.

نازیلا جمشیدی، گرداننده این برنامه با اشاره به مبارزه مداوم افغانستان برای رسیدن به آینده‌ای پایدار، این کشور را «ملتی که جهان هنوز کاملاً آن را درک و حمایت نکرده است» توصیف کرد. او پرسید که آیا افغانستان در میان تغییرات سیاسی آمریکا همچنان در اولویت خواهد ماند یا از تمرکز بین‌المللی دورتر خواهد شد؟

آنی فورزایمر، دیپلمات سابق وزارت خارجه آمریکا، در سخنانش اشاره کرد که ممکن است افغانستان توجه چندانی از سوی دولت جدید آمریکا دریافت نکند. او انتقادات اخیر نسبت به خروج آمریکا را «سیاسی» و نه از سر تعهد واقعی به ثبات افغانستان دانست و اشاره کرد که مردم افغانستان شاید با «هدایت خود در امر دفاع از منافعشان بهتر عمل کنند تا اینکه به حمایت آمریکا تکیه کنند.» وی همچنین نسبت به احتمال کاهش کمک‌های بشردوستانه به دلیل اولویت‌های داخلی آمریکا ابراز نگرانی کرد.

نظیفه حق‌پال، دیپلمات سابق سفارت افغانستان در لندن، به امکان تفاوت میان رویکردهای آمریکا و اروپا اشاره کرد. او گفت که گرچه اتحادیه اروپا و بریتانیا غالباً با آمریکا همسو هستند، ممکن است در صورت اتخاذ یک رویکرد سختگیرانه از سوی آمریکا که به انزوای افغانستان منجر شود، استراتژی «تعامل مشروط» با طالبان را برگزینند. وی افزود: «اتحادیه اروپا رویکردی مبتنی بر اصول اتخاذ کرده است»، و به قطعنامه‌های اخیر اتحادیه اروپا علیه آپارتاید جنسیتی و حمایت از پناهندگی زنان افغان اشاره کرد.

جیسن کریس هاک، کارشناس باتجربه امنیت ملی، درباره نقش مهم دیاسپورای افغان و تأثیر کهنه‌سربازان در سیاستگذاری صحبت کرد. او به محدودیت زمانی برای تأثیرگذاری دیاسپورا پیش از ادغام کامل آن‌ها در کشورهای میزبان اشاره کرد. هاک بر هماهنگی با گروه‌های کهنه‌سربازان در کنگره تاکید کرد و پیشنهاد کرد که رهبرانی که با حقوق زنان پیوند شخصی دارند، ممکن است پذیرای شنیدن این نگرانی‌ها باشند. او گفت: «مردم باید بنویسند، مصاحبه کنند و گفتگو را زنده نگه دارند، به‌ویژه در رسانه‌هایی که توسط صاحبان قدرت خوانده می‌شوند.»

دکتر آرین شریفی، پژوهشگر دانشگاه پرینستون، به تسلط طالبان بر افغانستان اذعان داشت اما پیشنهاد کرد که آمریکا می‌تواند حضور دیپلماتیک و اطلاعاتی حداقلی خود را حفظ کند. وی استدلال کرد که موقعیت جغرافیایی افغانستان برای منافع آمریکا در مهار قدرت‌های منطقه‌ای مانند چین، روسیه و ایران اهمیت دارد. دکتر شریفی مدل «تعامل مشروط» را پیشنهاد کرد که در آن آمریکا برای امتیازهای مشخص از طالبان، مانند ایجاد دولتی مبتنی بر قانون اساسی، مذاکره کند.

در مقابل، بیل راجیو از بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها، به شدت با هر نوع تعاملی با طالبان مخالفت کرد. او گفت: «طالبان به دنبال به‌رسمیت شناخته شدن نیستند؛ آن‌ها به دنبال قدرت هستند» و اصرار داشت که تعامل دیپلماتیک تنها به مشروعیت‌بخشی به رژیم آن‌ها می‌انجامد. راجیو حمایت از نیروهای مقاومت را پیشنهاد کرد و این حمایت را به مشابهت با حمایت آمریکا از مجاهدین در دهه ۱۹۸۰ تشبیه کرد. وی همچنین به ضرورت انزوای بین‌المللی طالبان تاکید کرد و همکاری نزدیک‌تر با هند را به عنوان فشاری بر پاکستان برای کاهش حمایت از گروه‌های افراطی پیشنهاد کرد؛ راهکاری که به اعتقاد او نفوذ پاکستان بر طالبان را بی‌ثبات خواهد کرد.

در پایان این ویبنار، گرداننده، نازیلا جمشیدی، بحث‌ها را جمع‌بندی کرده و نکات کلیدی از هر یک از دیدگاه‌های متنوع مطرح‌شده توسط سخنرانان را برجسته ساخت.



نظریات