احتمالات ممکن در توافق با طالبان


نویسنده: دکتر صدیقی

با آن که همواره گفته شده است که هدف اصلی سفیر زلمی خلیلزاد فراهم سازی زمینه گفتگو میان طالبان و حکومت افغانستان است ولی موصوف بصورت یک جانبه با طالبان مذاکرات را به پیش برده است. چنین به نظر می رسد که طالبان به دستور حامیان شان حاضر به گفتگو با حکومت افغانستان نیستند تا از یک طرف به جنگ هفده سال اخیر مشروعیت بخشند و از جانب دیگر موقف خود شان را به عنوان فاتح جنگ و طرف اصلی در ساختن آینده سیاسی افغانستان مستحکم سازند، و اگر وضعیت بر وفق مراد حامیان طالبان به پیش نرفت و مذاکرات ناکام شد با این کار( به حاشیه کشانیدن حکومت افغانستان از مذاکرات صلح) و وقت کشی در مذاکرات، مشروعیت سیاسی نیم بند در کشور را متزلزل سازند و از آن به نفع برنامه های شوم شان استفاده برند.

امریکا بدون توجه به این نکته که خود اش بانی حکومت وحدت ملی و حامی نظام سازی در افغانستان می باشد، تا کنون چهار دور مذاکرات با طالبان را در نبود یک اجماع داخلی و حضور نماینده های رسمی دولت افغانستان و نبود یک چارچوب جامع تدوین شده برای حل این منازعه دیرینه و پیچیده با یک ماموریت شتاب زده تحت نام آوردن صلح به افغانستان پیش برده و گفته می شود که به یک تعداد توافقات با طالبان دست یافته که در دور بعدی مذاکرات نهایی خواهد شد. قرار معلوم دور چهارم مذاکرات صلح افغانستان در غیاب دولت افغانستان در عقب در های بسته در شهر دوحه پایتخت قطر پایان یافت هرچند که به صورت رسمی موارد توافق شده با رسانه ها و یا دولت افغانستان شریک نه شد اما گفته می شود که روی آتش بس، اعلان جدول زمانی خروج قوت های امریکایی، و ایجاد حکومت موقت صحبت شده است.

دور پنجم مذاکرات میان طالبان و امریکا باز هم در غیاب دولت افغانستان و در نبود یک سازو کار قوی که ثبات سیاسی و دست یابی به صلح واقعی را تضمین کند در حالی انجام می شود که تا هنوز از اجماع در داخل و خارج در خصوص چارچوب مذاکرات و نقشه ی راه دست یابی به صلح پایدار خبری نیست و گفته می شود که در پایان این دور مذاکرات توافقنامه ای میان نماینده های طالبان و نماینده های امریکا امضا خواهد شد.

اگر این توافقنامه کامل و سنجیده شده نباشد، راهکار تشکیل دولت فراگیر براساس یک انتخابات شفاف و یا تشکیل یک حکومت انتقالی در تفاهم با حکومت موجود که انتقال مصوون قدرت از حکومت موجود به حکومت انتقالی را تضمین کرده نتواند، در بحث تعدیل قانون اساسی به مسئله تمرکز زدایی و رهایی از انحصار قدرت تاکید نه شده باشد ، خروج مسولانه قوای خارجی و چگونگی ریشه کن سازی سایر گروه های جنگی از جمله شبکه حقانی و شاخه خراسان داعش حل  نه شده باشد، نگرانی کشور های منطقه از جمله روسیه، ایران، چین و هندوستان بصورت واضح حل نشده باشد، و به جنگ نیابتی پاکستان به درخصوص عمق استراتیژیک اش پایان داده نتواند، توافقات بدست آمده از مذاکرات  عملی نخواهد شد و روند تطبیق آن از جمله انتقال مصوون قدرت از حکومت موجود به حکومت انتقالی و یا رفتن به یک انتخابات شفاف ریاست جمهوری با اشتراک طالبان به چالش کشیده خواهد شد.

بعد از امضای یک توافقات ناقص احتمالات زیر می تواند اتفاق بیافتد:

1:  یک سرزمین با دو دولت، امارات اسلامی طالبان و جمهوری اسلامی افغانستان و جنگ بر سر قدرت

با درنظر داشت این که تا هنوز واضح نه شده است که طالبان به عنوان "تحریک اسلامی طالبان" یا به عنوان "امارات اسلامی افغانستان" که تا قبل از سرنگونی اش بواسطه مداخله نظامی امریکا در سال1380 ، از جانب چند  کشوری به رسمیت شناخته می شد، وارد مذاکرات رسمی با نماینده دولت امریکا برای صلح افغانستان شده اند، (در اوراقی که به ارتباط تقرر ملاغنی برادر و ترکیب هیات مذاکره کننده طالبان به مشاهده رسیده است عنوان "امارات اسلامی افغانستان" به چشم می خورد نه "تحریک اسلامی طالبان")، اگر نماینده های طالبان در اوراق موافقتنامه جلوی اسمای خود شان عبارت " نماینده های سیاسی امارات اسلامی افغانستان" را درج کنند) می تواند به نحوی از لحاظ عرف دیپلوماتیک به عنوان به رسمیت شناختن امارات  اسلامی افغانستان از جانب امریکا و سائر کشور های که در پای توافقنامه امضا کرده اند باشد.مگر این که به این نکته توجه شود و امریکا در یاد داشت های ضمیوی توافقنامه تذکار دهد که طالبان را به عنوان یک جناح سیاسی می شناسند نه امارات اسلامی افغانستان، و تا قبل از نهایی شدن همه بند های توافقنامه، از نظر امریکا و جامعه جهانی به شمول کشور های حامی طالبان دولت مشروع افغانستان "حکومت وحدت ملی" می باشد.

2:  بالا گرفتن بحث حکومت موقت به تعقیب امضای توافقات

اگر بحث تشیکل حکومت انتقالی در تفاهم با حکومت کنونی با یک میکانیزم تضمین شده انتقال قدرت در این توافقات شامل نباشد،  احتمال دیگر این خواهد بود که بعد از امضای توافقنامه، آتش بس با قوای خارجی حفظ شود، اما دستان نامرعی استخبارات خارجی آتش بس میان حکومت و طالبان را اخلال و جنگ از سر گرفته شود، بخصوص اگر خروج قوای ناتو و امریکا با شتاب همراه باشد و قبل از عملی شدن همه بند های یک توافقات جامع انجام شود، اتفاق افتیدن این احتمال بیشتر می شود.
با وخیم شدن هرچه بیشتر اوضاع امنیتی و سقوط چند ولایت به نفع طالبان امکان برگزاری انتخابات سراسری در مطابقت با قانون اساسی کشور میسر نخواهد بود، در این صورت گزینه حکومت موقت مطرح خواهد شد. بدون شک طالبان در آن دست بالا خواهند داشت، یا این که دشمنان از خلای موجود به نفع شعله ورساختن بیشتر جنگ و متلاشی نمودن افغانستان استفاده خواهند کرد.

3: عمیق شدن منازعه بعد از انتخابات ریاست جمهوری و احیای امارات اسلامی طالبانی  

با آن که بعید به نظر می رسد، تحت فشار امریکا و پاکستان طالبان با برقراری آتش بس مشروط به خروج قوت های نظامی امریکا و قوای ناتو موافقه کنند، و از طریق انتخابات برای کسب قدرت سیاسی در انتخابات پیش رو اشتراک نمایند. احتمال دیگر این خواهد بود که دشمنان افغانستان برای اخلال انتخابات و بی اعتبار نمودن نتایج انتخابات برنامه ریزی کنند، و با استفاده از نزاع به میان آمده بر سر قبولی نتایج انتخابات توافقات را ناکام سازند و شعله ور شدن جنگ طالبان بر تعدادی از ولایت جنوبی و جنوب شرقی مسلط شوند و موجودیت دولتی بنام امارات اسلامی افغانستان از جانب حامیان شان به رسمیت شناخته شود.

ایستادگی در برابر این مذاکرات غیر شفاف که سرنوشت افغانستان در آن رقم می خورد یک رسالت ملی بوده، فلهذا ازهمه آنانی که در میدان سیاست این کشور نقش و تاثیر گزاری دارند و در سال های اخیر از این نشانی در ناز ونعمت به سر برده اند به صورت جدی توقع می رود که تا دیر نه شده دست به کار شوند. به این منظور انجام دو مورد زیر حتمی می باشد.

  • احزاب و شخصیت های سیاسی از جمله آنانی که در نشست اخیر مسکو اشتراک کردند باید اختلافات سیاسی شان را کنار گذارند و با حکومت  افغانستان بر سر هیات گفتگو کننده و چارچوب مذاکرات صلح به توافق برسند.
  •  حکومت یک جا با سران احزاب و جریان های سیاسی، جامعه مدنی، نماینده های پارلمان، و کشور های که هنوز هم شعار حمایت از نظام و دموکراسی را سر می دهند در یک همایش رسمی نگرانی های شان را نسبت به این ماموریت صلح غیر شفاف از یک موقف مشترک و جایگاه قوی سیاسی با منطق دیپلوماتیک ابراز و طرح مشخص شان را درخصوص دست یابی به صلح پایدار بیان نماید.

هرچند تا هنوز معلوم نیست به طالبان چه امتیازاتی داده می شود، لاکن از این که زمان حکومت موجود رو به اتمام است و قرار است قدرت به حکومت جدید انتقال یابد، دو تا گزینه مطرح شده است.

 

اول: انتقال قدرت از طریق انتخابات صورت گیرد و طالبان نیز شامل قدرت شوند.

در صورت توافق به این گزینه  ابتدا باید به یک آتش بس توافق شود، زمان بندی خروج قوای امریکا مشخص شود، و اما خروج تا قبل از استقرار حکومت منتخب بعدی عملی نه شود.

بعد از توافق روی آتش بس و زمان خروج نیرو های خارجی، طالبان به عنوان یک گروه سیاسی شناخته شوند و برای شان فرصت اشتراک در انتخابات ریاست جمهوری داده شود ( از این که روند ثبت نام نامزدان انتخابات ریاست جمهوری خلاف طرز العمل پیش تر از موعد شروع شده بود،کمیسیون انتخابات می تواند روند ثبت نام را سر از نو اعلان کند) انتخابات به تاریخ تعیین شده ( 29 سرطان 1398 ) برگذار گردد لاکن ثبت نام سر از نو آغاز شود برای تامین شفافیت انتخابات در توافق با احزاب به شمول طالبان تدابیر لازم اتخاد گرد

در خلال انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شورا های ولسوالی بصورت همزمان یا در دو روز متوالی انجام شوند، انتخابات مجدد شورای ملی و شورا های ولایتی تا قبل از پایان ماه میزان 1398 برگزار گردد.

بحث چگونگی شفاف سازی انتخابات و برگزاری چهار انتخابات، تدویر لویه جرگه به منظور تعدیل نظام قانون اساسی و تعدیل نظام سیاسی در توافقات صلح صراحت داده شوند.

باقی مسایل ازجمله باقی ماندن یک بخش کوچک قوای امریکایی براساس فیصله شورای امنیت برای مقابله با داعش و یا کودتای احتمالی در برابر توافقات صلح، تعدیل قانون اساسی و تعدیل نظام ریاستی به نیمه ریاستی یا صدارتی، و دیگر موارد حل ناشده در حوزه جنگ و صلح افغانستان در لویه جرگه به بحث گرفته شود.

 

گزینه دومی: رفتن به سمت تشکیل حکومت انتقالی

در این صورت سوال اصلی این است که چگونه قدرت سیاسی از حکومت وحدت ملی به حکومت انتقالی بصورت مصوون به کدام ترتیب واگزار گردد.

برای رفتن به سمت حکومت انتقالی باید یک کنفرانس بین المللی مانند "کنفرانس بن" دایر شود با  این تفاوت که در این کنفرانس باید به علاوه امریکا و سه کشور پرقدرت اتحادیه اروپا به نمایندگی از اتحادیه اروپا، وزرای خارجه روسیه، چین، ایران، هندوستان، پاکستان و ترکیه نیز سهیم شوند تا یک ضمانت دیپلوماتیک قوی برای تطبیق توافقات صلح بدست آید و برای دور زدن یا کودتای احتمالی در برابر توافق از جانب دشمنان مردم افغانستان که می تواند افغانستان را به سمت جنگ داخلی و مداخلات نظامی کشور های رقیب در سطح منطقه و جهان سوق دهد، چاره اندیشی شده باشد.

با درنظرداشت تجارب تلخ توافقات بن باید در سند نهایی این کنفرانس صراحت داده شود که اعضای شورای رهبری حکومت انتقالی حق اشتراک در انتخابات بعدی را ندارند حتا اگر  جرگه کبیر ملی فیصله کند.  صلاحیت های فرد اول این حکومت نیز مشخص شود. بهتر است یک شورای رهبری این حکومت را رهبری کند، مصارف انتخابات ، چگونگی تامین شفافیت آن و تشیکل کمیسیون انتخابات نیز در این سند توافقات صلح و یا در سند ضمیموی آن شرح داده شود، بحث انتخاب والی های جدید و نهاد های مهم دیگر که شامل کابینه نیستند نیز باید واضح شود. نیازمندی های مالی، امنیتی و تدارکاتی این حکومت الی روی کار آمدن حکومت منتخب باید روشن و منابع آن تامین گردد.  این حکومت باید به تاریخ اول جوزای سال بعد آغاز بکار کند

 حکومت انتقالی در خلال یک و نیم سال وظایف زیر را باید انجام دهد: 

الف: ایجاد کابینه موقت

ب: تشکیل هییت انتخابات

ج: تشکیل هییت تعدیل قانون اساسی

د: توزیع تذکره برقی: در خلال دو ماه این روند باید تکمیل شود (سرطان و اسد 1398)

ج: برگزاری چهار انتخابات انتخابات مجدد شورای ملی اخیر اول میزان 1398، انتخابات شورای ولسوالی ها و انتخابات شورا های ولایتی، به تاریخ اول جوزای، 1399، برگزاری مجلس موسسان به تاریخ اول سرطان 1399.

برگزاری انتخابات ریاست جمهوری با تضمین شفافیت به تاریخ اول سنبله 1399  و تسلیم دهی قدرت به حکومت منتخب به تاریخ اول عقرب 1399.

در توافقات به دست آمده از این کنفرانس بین المللی برای صلح افغانستان باید ترتیب انتقال قدرت و وظایف حکومت انتقالی بصورت واضح تشریح گرد. همه وزرای خارجه کشور های اشتراک کننده پای این توافقات امضا کنند. یک روز بعد از عقد این توافقات ضرورت ایجاد حکومت انتقالی از جانب شورای امنیت سازمان ملل تصویب گردد تا مشروعیت دیپلوماتیک این حکومت و ضمانت عملی شدن توافقات بدست آید.لازمی است تا در این کنفرانس به مسئله کمک های اقتصادی جامعه جهانی و چگونگی رهایی از وابستگی اقتصادی افغانستان به جهان، ایجاد هییت با صلاحیت برای نظارت از مبارزه با فساد سیاسی و فساد اداری نیز پرداخته شود.

دکتر صدیقی تحلیلگر و آگاهی امور سیاسی است.

 

پژوهشگران، متخصصین و دانشگاهیانی که علاقمند به نشر مقالات علمی خود در مورد مسائل استراتژیک افغانستان، منطقه و جهان در این صفحه می‌باشند، می‌توانند از طریق این ایمیل با ما در تماس شوند:opinions@aiss.af

این مقاله بازتاب دهندۀ دیدگاه‌های رسمی انستیتوت نمی‌باشد



نظریات