شرایط امر به معروف و نهی از منکر؛ مسألهای فراموش شده
نویسنده: محمد هادی ابراهیمی، دانشآموختهی دین
این مطلب در پاسخ به فراخوان میزگردی که توسط دفتر هرات انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان، بهتاریخ 25 جدی 1398، تحت عنوان «چیستی امر به معروف؛ شرایط و مکانیزمهای آن در پرتو مبانی فقهی» برگزار گردید، نگاشته شده است.
در اینکه امر به معروف و نهی از منکر از مسلمات دین اسلام است، شکی وجود ندارد. نصوص صریح و متون دینی ما بر لزوم این امر تاکید دارند. میتوان ادعا کرد که وجوب امر به معروف و نهی از منکر، مورد قبول جمیع فرق و مذاهب اسلامی است، اما آنچه غالبا به باد فراموشی سپرده میشود و از آن سخنی به میان نمیآید، شرایط امر به معروف و نهی از منکر است. غفلت از شرایط امر به معروف و نهی از منکر، گاه این گمان را در ذهن ایجاد میکند که این وظیفه، دخالت در زندگی خصوصی و یا هرج و مرج و آنارشیسم، به معنی عام کلمه، میباشد. حالآنکه امر به معروف و نهی از منکر، حتی در سنتیترین روایت موجود، اصلا چنین نیست. در این نوشتار هدف بررسی شرایط امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه متون دینی و آرای فقیهان شیعی و سنی است.
شرایطی که برای امر به معروف و نهی از منکر بیان شده است را میتوان چنین برشمرد:
- دخالت نکردن در زندگی خصوصی: این مسأله مورد تاکید نص صریح قرآن قرار گرفته است و مؤمنان از دخالت در زندگی خصوصی افراد منع شدهاند. قرآن به صراحت تجسّس و جاسوسی در زندگی شخصی افراد را ممنوع اعلام میکند (لاتجسّسوا، حجرات، ۱۲). خوب است در این زمینه به سیرهی عبدالله ابن مسعود، صحابهی مشهور پیامبر اشاره شود؛ آنگاه که فردی نزد او آمد و از می خوارگی همسایه خود شکایت نمود و به عبدالله گفت که از ریش همسایهای من شراب میچکد، عبدالله او را از تجسس و دخالت در زندگی خصوصی همسایهاش منع کرده و خاطر نشان نمود که تنها در صورتی اقدام لازم است که این عمل به صورت آشکار انجام شده باشد (ابوداود، سنن، ج۵،ص ۲۰۰).
- امر به معروف و نهی از منکر باعث هرج و مرج در جامعه نشود: دومین شرطی که مورد تاکید بزرگان فقهای مسلمان قرار گرفته، این است که نباید با امر به معروف و نهی از منکر در جامعه هرج و مرج ایجاد شود. علیالخصوص در مواردی که جامعه دارای حاکم بوده و امر به معروف و نهی از منکر، مستلزم اعمال خشونت باشد. فردی از ابوحنیفه میپرسد که نظرت در مورد کسی که امر به معروف و نهی از منکر میکند و بر این اساس پیروانی دارد و در برابر جامعه قیام میکند چست؟ آیا این را تایید میکنید؟ ابوحنیفه جواب میدهد: خیر. سپس فرد سوال کننده دوباره میپرسد که برای چه؟ در حالی که خدا و پیامبرش این وظیفه را بر ما تکلیف دانسته است. او پاسخ میدهد که این تقریباً صحیح است، اما شرّ این فساد، به مراتب بهتر از هرج و مرجی است که توسط قیامکنندگان در جامعه ایجاد میگردد (ابوحنیفه، الفقهالابسط، ج۱۰، ص۴۴). به همین جهت است که هم فقهای حنبلی و هم فقهای حنفی، از تقسیم سهگانهی امر به معروف و نهی از منکر سخن راندهاند. بدین معنی که امر به معروف و نهی از منکر، مراتب سهگانهای دارد و هر مرتبه مخصوص گروهی از جامعه است و یک گروه نمیتواند در وظیفهی گروه دیگر دخالت کند، تقسیم سهگانه به شرح زیر است:
الف: امر به معروف و نهی از منکر به وسیلهی زور و خشونت، تنها تکلیف حاکم و زمامدار است و فرد دیگری در این زمینه مکلّف نیست.
ب: امر به معروف و نهی از منکر به وسیلهی زبان، تکلیف علما و دانشمندان جامعه میباشد.
ج: امر به معروف و نهی از منکر به وسیلهی قلب (تنفر از اعمال بد) تکلیف عامهی مردم است. بر این اساس، علما و عوام، نمیتوانند برای امر به معروف و نهی از منکر به زور متوسل شوند (ابواللیث، التنبیه، ص۱۰۵). به همین جهت برخی اندیشمندان معاصر، تصریح کردهاند که در صورت ایجاد دولت اسلامی، امر به معروف و نهی از منکر به وسیلهی زور، از عامهی مردم ساقط بوده و تکلیف مردم تنها اطلاعرسانی و آگاهیدهی است (صحیفه نور، ج۱۰، ص ۱۱۲). همچنین فردی از جعفر صادق سوال کرد که آیا امر به معروف و نهی از منکر بر همهی امت واجب است؟ وی پاسخ داد: خیر. تنها بر امام امت واجب است. امامی که مردم از او اطاعت کنند (طوسی، التهذیب، ج۶۷ ص۱۷۷). و به همین جهت است که برخی فقهای شیعی، در امر به معروف و نهی از منکر، این شرط را لحاظ کردهاند که آمر به معروف و ناهی از منکر، یا باید امام جامعه باشد و یا کسی که از سوی امام به این وظیفه گماشته شده است (مدرسی، زمین در فقه اسلامی، ص ۱۱۲).
- حفظ آبروی افراد جامعه: شرط دیگری که هم در متون فقهی و هم در نصّوص دینی به آن تاکید شده است، حفظ آبروی مؤمن میباشد. بدین معنی که این وظیفه نباید باعث وارد شدن لطمه به آبروی کسی گردد. در روایات بسیاری از پیامبر نقل شده است که حفظ آبروی مؤمن مهمتر از حفظ جان مؤمن و حتی مهمتر از حفظ کعبه است (ابنحنبل، مسند، ج۸، ص ۴۶).
- شرایط تکلیف: فقهای شیعه و سنی، شرایطی را برای امر به معروف و نهی از منکر ذکر کردهاند که در صورت فقدان هر یکی، این وظیفه از دوش فرد ساقط شده و دیگر هیچ مسئولیت و تکلیفی در این زمینه نخواهد داشت. این شرایط عبارتاند از:
- شخصی که قصد انجام این وظیفه را دارد، باید بداند که گناه مورد نظر، به واقع منکر است (علم المنکِر، بکونه منکراً). این شرط را میتوان «آگاه بودن به حکم» نامید.
- شخصی که نهی از منکر میکند، باید دلیلی بر استمرار گناه در آینده داشته باشد. به عبارتی دیگر باید یقین داشته باشد که این گناه، به صورت دوامدار تکرار خواهد شد (أن یحصل هناک دلیل علی الاستمرار). اگر دلیلی بر استمرار گناه نداشته باشد، این تکلیف از او ساقط است. این نکته نیز قابل تذکر میباشد که گمان در این مسأله کافی نیست. یعنی به صرف گمانداشتن به استمرار گناه، نمیتوان به نهی از منکر پرداخت.
- باید توجه داشته باشد که امکان مؤثر بودن امر و نهی او وجود دارد (تجویز المنکِر تاثیر انکاره فی الاقلاع عن المنکَر). به عبارت دیگر، اگر امر و نهی او تاثیری در مخاطب ندارد و یا باعث دلسردی و سرخوردگی مخاطب میشود، در این صورت نیز امر به معروف و نهی از منکر از فرد ساقط میشود.
- کسی که امر به معروف و نهی از منکر میکند، نباید خودش را در معرض خطر جدی قرار دهد (أن یرتفع خوفه علی نفسه اذا أنکر المنکر). اگر گمان کند که این عمل او باعث زیانی در مال، جان و یا آبرویش میگردد، این تکلیف از او ساقط میشود.
- اقدام او به نهی از منکر پیامد بدی نداشته باشد (أن لا یکون فی إنکاره المنکر مفسده). علیالخصوص باید به این امر توجه کند که این عمل او، باعث هرج و مرج در جامعه نگردد (ابوجعفر، طوسی، التمهید، ج ۳، ص ۳۱۲).
با توجه به شرایط فوق، میتوان به این نتیجه رسید که امر به معروف و نهی از منکر، برخلاف آنچه برخی مواقع به گوش میرسد، امری دلبخواهی و خودسرانه نیست و در صورت وجود دولت و نهادهای کشفی و امنیتی، اقدام به امر به معروف و نهی از منکر و استفاده از زور و خشونت، امری ناموجه و نامعقول بوده و هیچ بنیاد فقهی و شرعیای ندارد.
محمد هادی ابراهیمی، لیسانس مطالعات اسلامی از دانشگاه جامعه المصطفی و مدرس فقه، منطق و فلسفه در مدارس دینی.
پژوهشگران، متخصصین و دانشگاهیانی که علاقمند به نشر مقالات علمی خود در مورد مسائل استراتژیک افغانستان، منطقه و جهان در این صفحه میباشند، میتوانند از طریق این ایمیل با ما در تماس شوند:opinions@aiss.af
این مقاله بازتاب دهندۀ دیدگاههای رسمی انستیتوت نمیباشد.