وبینار «پانتورکیسم: خاستگاه، اهداف و برنامهها»
انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان، روز یکشنبه، ۲۴ حمل/فروردین - ۱۳ اپریل، وبیناری با عنوان «پانتورکیسم؛ خاستگاه، اهداف و برنامهها» برگزار کرد. این برنامه با حضور شماری از استادان دانشگاه، نویسندگان و پژوهشگران از افغانستان، ترکیه و ایران برگزار شد و به یکی از مناقشهبرانگیزترین گفتمانهای هویتی در منطقه پرداخت؛ گفتمانی که بر اساس پیوندهای زبانی، فرهنگی و تاریخی میان اقوام ترکزبان، تلاش دارد چارچوب تازهای از اتحاد فراملی و بازتعریف قدرت را ترسیم کند. در این گفتوگو، موضوعاتِ پیوندهای بین پانتورکیسم و ناسیونالیسم، نسبت این گفتمان با جریانهای اسلامی، امکان همزیستی یا تقابل با گروههای زبانی و قومی دیگر، و جایگاه آن در سیاستورزی دولتهای معاصر مورد بحث قرار گرفت.
دکتر آزاد حاجی آقایی نخستین سخنران، دکتر حاجی آقایی، بحث خود را با تمایز میان ایدئولوژی و گفتمان آغاز کرد و گفت که پانترکیسم، در مقام یک گفتمان، مجموعهای از نمادها، مفاهیم و استراتژیهایی است که در زمینههای تاریخی متفاوت، شکل گرفته و تغییر یافته است. او پانترکیسم را پاسخی به تهدید پانسلاویسم در قرن نوزدهم دانست و از چهرههایی مانند آرمینوس وامبری، یوسف آقچورا و اسماعیل گاسپیرالی به عنوان پیشگامان این فکر نام برد. حاجی آقایی تأکید کرد که ریشههای پانترکیسم بیش از آنکه از جهان اسلام برآمده باشد، متأثر از غرب و واکنشی به نظم امپریالیستی جدید بوده است.
دکتر جواد رنجبر درخشیلر دکتر رنجبر با بررسی تبار پانترکیسم، آن را دنبالهای از پروژه «اتحاد اسلام» دانست که در عصر مدرن، زیر فشار استعمار و تجدد اروپایی شکل گرفت. وی با اشاره به نقش سید جمالالدین اسدآبادی در تکوین این اندیشه، گفت که پانترکیسم بهجای اتحاد اسلامی، بهتدریج به ایدئولوژی نژادمحور بدل شد. او ریشههای پانترکیسم را برخاسته از شرقشناسان مجار و روس دانست که مفهوم توران را از معنا و ریشه ایرانی آن تهی کرده و در خدمت ناسیونالیسم ترکی بازتعریف کردند. او گفت که پانترکیسم با تحریف تاریخ، چهرههایی چون سلطان محمود غزنوی را از میراث فارسیزبانان جدا میکند و این جعل تاریخ، ویژگی دائمی این گفتمان شده است.
دکتر محب مدثر دکتر مدثر بحث خود را با بررسی بستر حقوقی پانترکیسم در جهان مدرن آغاز کرد. او تأکید کرد که خودِ تعامل اقوام ترکزبان در چارچوب حقوق فرهنگی و زبانی، از منظر حقوق بینالملل مغایرتی ندارد، مگر زمانی که این گفتمان، جنبه سلطهجویانه و نژادگرایانه پیدا کند. او پانترکیسم را حاصل واکنشی به استعمار روس دانست و گفت که در فرآیند ملتسازی قرن بیستم، ساختارهای تکملیتی بر کشورهای چندقومیتی تحمیل شد و اقوام غیربرتر به حاشیه رانده شدند. او گفت که روایتهای ملی، عموماً روایت قوم حاکم است که با ابزار زبان، سمبول و تاریخ رسمی، خود را بر دیگران تحمیل کرده است. به باور او، تا زمانی که تعامل فرهنگی در مرزهای ملل ترکزبان، اجباری نباشد و بر تبعیض استوار نباشد، مغایرتی با حقوق بشر ندارد.
پروفسور عدنان کارااسماعیل اوغلو با نگاهی تاریخی و زبانشناختی، پانترکیسم را محصول غرب و نه فرهنگ اسلامی دانست. او با اشاره به دوره پایانی عثمانی، گفت که همزمان با نفوذ ایدئولوژیهای وارداتی چون ملیگرایی و پانترکیسم، سه جریان ایدئولوژیک در جهان ترک پدید آمد: اسلامگرایی، ملیگرایی و عثمانیگرایی. وی تأکید کرد که هیچیک از این ایدئولوژیها ریشه در سنت فکری اسلامی نداشتند. به باور او، فرهنگ مشترک زبان فارسی، عربی و ترکی در دورههایی مانند غزنویان و سلجوقیان، نمونهای از همزیستی تمدنی بود و آنچه امروز به نام پانترکیسم شناخته میشود، برخلاف روح این همزیستیست.
در بخش دوم، دکتر حاجیآقایی در پاسخ به پرسشی درباره اثرات پانتورکیسم بر روابط اقوام ترکتبار و غیرترک در آسیای مرکزی، بر خشونت ساختاری و قومی ناشی از این گفتمان تأکید کرد و نمونههایی چون نسلکشی ارمنیان را بهعنوان پیامدهای مستقیم رویکرد ایدئولوژیک پانتورکیسم مطرح نمود. در ادامه، دکتر مدثر نیز به تفاوتهای میان «پانترکیسم فرهنگی» و «ناسیونالیسم نژادی» اشاره کرد و بازخوانیای تاریخی از پانترکیسم در آسیای میانه و شمال افغانستان ارائه داد. او با ذکر نمونههایی از ترکیستانگرایی در برابر استعمار روسیه، نشان داد که همگرایی ترکها در ابتدا بیشتر فرهنگی و اسلامی بوده است. او همچنین از نادیدهگرفتن هویت اقوام ترک در افغانستان مدرن و حذف تدریجی زبان و فرهنگ آنان در ساختار دولت مرکزی انتقاد کرد.
دکتر درخشیلر بر خطر تسلط پانترکیسم بهعنوان ابزار گسترش نفوذ سیاسی و نظامی هشدار داد. او تصریح کرد که این گفتمان، نهتنها فاقد بنیاد فرهنگیست، بلکه بهشکل مستقیم بر طرد و حذف گروههای غیربنیادگرا اتکا دارد و اگر مهار نشود، آیندهی خونباری برای منطقه رقم خواهد زد. وی صراحتاً تأکید کرد که باید «تاریخ و فرهنگ ترکی را از دست پانترکیستها نجات داد.» در پایان، دکتر عدنان، بر مشترکات فرهنگی و زبانی اقوام منطقه تأکید کرد و مخالفت خود را با قومگرایی ستیزنده ابراز داشت. او تصریح کرد که ترکان، فارسیزبانان، اعراب و سایر ملل منطقه، قرنها در کنار هم زیستهاند و نیاز است تا با بازگشت به ریشههای مشترک، از دام ایدئولوژیهای تمامیتخواه فاصله بگیریم.
در ادامه شرکتکنندگان به پرسشهایی در مورد امکان اجرای پروژه پانترکیسم در کشورهای چندقومیتی مانند افغانستان و ایران، و نیز نسبت آن با حقوق اقلیتها و خطرات جنگهای قومی پرداختند. دکتر حاجی آقایی در پاسخ، تأکید کرد که همه گفتمانهای مبتنی بر «پان»، اگر فاقد ارزشهای دموکراتیک باشند، ظرفیت ستیزهجویی و خشونت را دارند. دکتر رنجبر نیز گفت که پانترکیسم، از بنیاد، ایدئولوژیای سیاسی و نظامی است، نه فرهنگی؛ و ادامه آن، منطقه را به سمت آشوب و جنگ سوق خواهد داد.